-
حالم خوبه
چهارشنبه 4 دیماه سال 1392 13:48
این یکی با کنایه بهم میگن شاد نیستی ... یکی دیگه نگران میشه که صدیقه افسرده شده ببینید چشه ... اون یکی می گه غلط نکنم عاشق شده ... همه تو ذهنشون ماجرا می سازن ... کسی از من نمیپرسه ... هیچ کس به من نمی گه چرا این روزا ترجیحت تنهاییه؟ ... چرا با هر حرف کوچیکی گریه ت می گیره؟ ... چرا این قدر زود عصبی میشی؟ ... هیچ کس از...
-
ادامه بده ...
دوشنبه 25 آذرماه سال 1392 23:55
ادامه بده به لبخند، به نگاه، به جشن از همان حرف های ساده بزن مثلن بگو چه روز بدی چه غذای بی نمکی و هوا چه گرفته ست! ادامه بده به معجزه به حضور به عطر و از همان کارهای ساده بکن مثلن بیا دکمه پیرهنم را بدوز روزنامه بخوان یا بزن زیر آوازِ بی حوصلگیت اما فقط ادامه بده! این روزهای هولناک را بی نمک، بدون دگمه، ابری نیستی و...
-
دلم تنگ می شود، گاهی
دوشنبه 25 آذرماه سال 1392 16:16
دلم تنگ می شود، گاهی برای حرف های معمولی برای حرف های ساده برای «چه هوای خوبی!» / «دیشب چه خوردی؟» برای «راستی! ماندانا عروسی کرد.» / « شادی پسر زائید.» و چه قدر خسته ام از «چرا؟» از «چه گونه!» خسته ام از سؤال های سخت، پاسخ های پیچیده از کلمات سنگین فکرهای عمیق پیچ های تند نشانه های با معنا، بی معنا دلم تنگ می شود،...
-
بی خوابی
پنجشنبه 21 آذرماه سال 1392 23:09
خیلی خستم ... چشمامو از درد حتی نمیتونم باز نگه دارم ولی ذهنم خیال خوابیدن نداره ... همه تا کله خودشونو زیر پتو پیچیدن ... ولی من با لباس تابستونی و بدون پتو دارم عرق میریزم ... نه تب ندارم ... وای پس این حس لعنتی چیه ... خدایا خوابم میاد ... خواب خوبه ... حداقل واسه چند ساعت تو این دنیا نیستی ... گوسفند میشمرم ......
-
[ بدون عنوان ]
سهشنبه 19 آذرماه سال 1392 16:49
چرا تا شکفتم چرا تا تو را داغ بودم ، نگفتم چرا بی هوا سرد شد باد چرا از دهن حرفهای من افتاد .... قیصر امین پور
-
آخرین روز دانشجو
جمعه 15 آذرماه سال 1392 22:14
این ششمین 16 آذری هست که مخاطب تبریک های روز دانشجوام و البته تا اطلاع ثانوی آخرینش ... انصافا همیشه از دانشجو بودن، از این اسم، لذت بردم و یه جواریی میشه گفت مایه مباهاتم بوده ولی امسال افتخار نمیکنم به اینکه دانشجوام،به اینکه دارم ساعاتا و روزای عمرم رو تو دانشگاه میگذرونم. حتم دارم دلیل اصلیش دانشگاه و محیط دوست...
-
" مرا به نام کوچکم صدا بزن "
دوشنبه 11 آذرماه سال 1392 20:21
درخت را به نام برگ بهار را به نام گل ستاره را به نام نور کوه را به نام سنگ دل شکفته ی مرا به نام عشق عشق را به نام درد مرا به نام کوچکم صدا بزن! از این به بعد با اسم خودم مینویسم... صدیقه
-
استرداد
سهشنبه 5 آذرماه سال 1392 22:15
مدت ها بود که از فیلمی به این اندازه لذت نبرده بودم... فیلمی کامل ... هیچ چیز کم نبود ... بازی هنرمندان، فیلم برداری، ریتم داستان، همه چیز واقعا کامل بود. با این که حس بد خیانت به وطن، اینکه خیلی چیزا قرار نیست تو این کشور درست بشه، اینکه به کثیف بودن بی حد سیاست پی می بری، حس خوبی بهت نمیده. ولی این فیلم به شدت واقعی...
-
روزهای تمام شدنی !!!
پنجشنبه 30 آبانماه سال 1392 22:13
آخرین دقایق آبان ... روزهایی که همیشه منتظر رسیدنشان هستم ... الان که فکرشو میکنم علاقه ی شدید من به پاییز و به خصوص به آبان نمی تونه به خاطر تقارن با روز تولدم باشه ... یه چیز بیشتری باید باشه ... یه اتفاق و حس قوی تری ... چیزی بیشتر از تولد عزیزانم ... چیزی که حتی این حال گرفته رو برام دوست داشتنی و خاستنی میکنه ......
-
سئوال
جمعه 24 آبانماه سال 1392 00:44
چند مدت پیش جناب باقرلو پستی داشتند با عنوان " آدمیزاد مردِ دوراهی نیست... " همون موقع یاد خود الانم و خود گذشته ام افتادم. اینکه چقدر از خود گذشته ام راضی تر از اینی بودم که الان هستم و چه غرور و اعتماد به نفسی آن روزها بود و الان نیست. با کمی کنکاش و دقت دیدم آن روزها (تا قبل نوروز 90) تقریبا هیچ دوراهی...
-
24 سالگی
سهشنبه 21 آبانماه سال 1392 21:48
کلی نوشتم و پاک کردم ولی ذهنم سامان ندارد ساده می نویسم من 24 ساله شدم با صدای محمد نوری گوش کنید
-
انتظار
دوشنبه 20 آبانماه سال 1392 12:46
مدت هاست در پی دیده شدنم، نه هر دیده شدنی، نه با هر چشمی، نه با هر دیدی. می خواهم تو مرا پیدا کنی، ببینی مرا که سال ها ست تشنه ی دیدارت هستم و روز به روز عطشم بیشتر و بیشتر می شود. سال هاست بی تاب شنیدن نامم هستم نه از هر کس و نه با هر صدایی. می خواهم این بار که صدایم زدی با همه وجود بگویم "جانم؟"؛ این...
-
محرم آمد
سهشنبه 14 آبانماه سال 1392 18:28
محرم من در سایت کرب و بلا می گذرد ... به شما هم پیشنهاد می کنم. سال هاست که نه هیئت می روم و نه می توانم به رسم خیلی ها محرم را بگذرانم ... چرایش را میدانم ... از روزی که مداحی برای به گریه انداختن مردم از شخصیت و مقام حسین (علیه سلام) خرج کرد ... امامم را در حد خود نادانش پایین آورد ... از روزی که سخنران به جای بیان...
-
وجود خارجی
یکشنبه 12 آبانماه سال 1392 20:43
حدود 24 ساعت ارتباطم با دنیای خارج قطع که نه محدود شد. لب تاپ به خاطر مشکلی قدیمی به مدت یک شب برای تعمیر پیش من نبود و موقع برگشت از شرکت گارانتی متوجه شدم سیم کارتم هم قطع شده !!! به این ترتیب ارتباط من به طور مستقیم با دنیای خارج قطع شد. حس خوبی نداشتم. انگار قسمتی از وجود من نبود، زنگ خورم ابدا زیاد نیست اما همین...
-
مدیریت
سهشنبه 7 آبانماه سال 1392 15:25
دو خلبان نابینا که هر دو عینکهای تیره به چشم داشتند، در کنار سایر خدمه پرواز به سمت هواپیما آمدند، در حالی که یکی از آنها عصایی سفید در دست داشت و دیگری به کمک یک سگ راهنما حرکت میکرد. زمانی که خلبانها وارد هواپیما شدند، صدای خنده ناگهانی مسافران فضا را پر کرد. اما در کمال تعجب دو خلبان به سمت کابین پرواز رفته و...
-
طعم خوش پاییز
یکشنبه 5 آبانماه سال 1392 20:14
ساعت 6 صبح بعد از 4 ساعت خواب بیدار میشم و انگار که 12 ساعت خواب بودم، اتفاقی که کمتر واسه من پیش میاد که خواب سیر و سرحال باشم، با هوای خنکی بهم می خوره که خواب کامل از سرم میپره. "صبح به خیر پاییز" بیرون یه هوای اورجینال پاییزی و بارون نم نم... از این بهتر نمیشه. همه چی عالیه واسه پیاده روی تا مترو. از زیر...
-
بعضی اوقات ...
سهشنبه 30 مهرماه سال 1392 19:05
بعضی اوقات آدم حوصله ندارد ... حتی حوصله خودش را ... بعضی اوقات آدم نمی خواهد هم کلام کسی بشه ... تو خنده ها شادی هاشون شریک باشه... بعضی اوقات آدم ترجیح میده با هدست آهنگ گوش بده تا صداهای محیط به گوشش نرسه ... بعضی اوقات آدم در جواب نگاه های پر از سئوال دوستاش فقط یه لبخند خشک و مرده داره ... بعضی اوقات آدم دلش...
-
"سکوتم را نکن باور"
شنبه 20 مهرماه سال 1392 22:15
مثل برگ های پاییزی، بعد از مرگم، زیر پایت صدای درونم را خواهی شنید ...
-
هیس!
شنبه 6 مهرماه سال 1392 21:35
هیس! صدای فریاد همه دختران ... هیس! صدای فریادی به وسعت معصومیت تمام دخترکان ... فریاد همه ما که تو با چشم حرمت روحمان را شکستی، روح و آرامشمان را دریدی ... از صدایت، گوش هایم را برای نشنیدنت تربیت کردم و کم کم شنیدن یادم رفت ... از نگاهت، چشمانم را برای ندیدنت تربیت کردم و دیگر نمیبینم؛ نه تو را و نه دیگری را ... ولی...
-
باغ بی برگی
دوشنبه 1 مهرماه سال 1392 00:02
آسمانش را گرفته تنگ در آغوش ابر با آن پوستین سرد نمناکش باغ بی برگی.... روز و شب تنهاست با سکوت پاک غمناکش... ساز او باران سرودش باد.... جامه اش شولای عریانی است..... ور جز اینش جامه ای باید.... بافته بس شعله ی زر تار پودش باد.... گو بروید یا نروید هر چه در هر جا که خواهد یا نمی خواهد باغبان و رهگذاری نیست.... باغ...
-
برای محبوبم
شنبه 30 شهریورماه سال 1392 23:08
صدای زنگ تلفن ... واسه امر خیر مزاحم شدن ... میان خاستگاری ... می پسندن ... پسند میشن ... آزمایش خون ... محضر ... سفره عقد ... عاقد ... بــــــــله ... . . من تنها میشم ... *محبوبه ی عزیزم آرزوی همیشگی من خوشبختی توست ... هر چند از لحظه لحظه نبودنت تو خونه دل گیرم .
-
شریعتی برکنار شد!
دوشنبه 11 شهریورماه سال 1392 23:12
یکی از ضدزن ترین روسای دانشگاه ها برکنار شد / دانشگاه علامه پس از هشت سال اختنا ق نفس کشید طی حکمی از سوی سرپرست وزارت علوم، دکتر حسین سلیمی به عنوان سرپرست جدید دانشگاه علامه طباطبایی منصوب شد. با حکم توفیقی وی جایگزین سید صدرالدین شریعتی، رییس قبلی دانشگاه علامه شد. خبر برکناری صدر الدین شریعتی باعث خرسندی کلیه...
-
خوابم میاد
شنبه 9 شهریورماه سال 1392 00:12
اگه از من بپرسید خوابُ بیشتر دوست داری یا بیداری, حتماً میگم خواب. خواب چیزه عجیبیه، واقعاً خوبه، اصن یه جوریه، انگار هم هستی هم نیستی. این بی فکری و بی وزنیه تو خوابُ که چیزی از دورو وَرت نمیفهمی رو با هیچی تو دنیا عوض نمیکنم. ولی کاریش نم یشه کرد. باید بیدار شیم. مشکله منم همیشه ...... درست از همین جا شروع میشه....
-
"فراموشی"
سهشنبه 5 شهریورماه سال 1392 22:51
تو را هرگز نمی بخشم اگر روزی، ساعتی نه حتی لحظه ای فراموش کنی که دوستت دارم
-
آرزو... :(
دوشنبه 28 مردادماه سال 1392 12:13
-
وزیر متخصص کجاست؟؟؟
سهشنبه 22 مردادماه سال 1392 21:51
دو روزه که مجلس شورای اسلامی فعال تر شده و وکلای ملت تمام وقت مشغول به کار هستند. گرفتن رای اعتماد از سوی وزرای پیشنهادی بحث داغ هر مجلس و محفلی ست... من در مورد وزرای دیگه نظری ندارم ولی در مورد وزیر پیشنهادی ورزش و جوانان اقای مسعود سلطانی فر حرف دارم... دکتر روحانی وعده ی شایسته سالاری داده بودند، فقط دوسال معاونت...
-
خداحافظ ای مرد !!!
شنبه 12 مردادماه سال 1392 14:08
از رفتنت خوشحالم چون سال های اوج جوانیم را خراب کردی از رفتنت خوشحالم چون شکستن مردم ایران رو زیر بار بی پولی دیدم از رفتنت خوشحالم چون شروعی جدید برای ایرانم هست از رفتنت خوشحالم چون عزت ایران رو شکستی از رفتنت خوشحالم هر چند خیلی طول میکشه تا به صفر برسیم به هزاران دلیل نا گفته از نبودنت شادم امروز آخرین روز توست و...
-
رستنی ها کم نیست...
شنبه 5 مردادماه سال 1392 01:37
رُستنی ها کم نیست.. من و تو کم بودیم خشک و پژمرده و تا روی زمین خم بودیم گفتنی ها کم نیست من و تو کم گفتیم مثل هذیان دم مرگ از آغازچونین در هم و برهم گفتیم دیدنی ها کم نیست من و تو کم دیدیم بی سبب از پاییز جای میلاد اقاقی ها را پرسیدیم چیدنی ها کم نیست من و تو کم چیدیم وقت گل دادن عشق روی دار قالی بی سبب حتی پرتاب گل...
-
ستاره
چهارشنبه 26 تیرماه سال 1392 02:17
تا جایی که یادم میاد همیشه آسمون رو خیلی دوست داشتم. از نگاه کردن به عظمتش، به رنگاش، به ابراش به همه چیش لذت می بردم. مسلما همیشه آسمون شب بوده که خیلی برام جذابتر بوده و از آسمون شب عاشق ستاره ها بودم و البته هنوزم وقتایی که تو اون روزا گم میشم به همون اندازه دوستشون دارم. یادمه همیشه شبای تابستون که می شد و بیرون...
-
جایگاه زن!!!
یکشنبه 16 تیرماه سال 1392 01:02
امشب یه سخنرانی با این عنوان گوش می دادم " جایگاه زن "، جالب بود برام حرفایی که چند شب پیش از زبان حاج آقا فلانی بین نماز مغرب و عشا در حرم حضرت معصومه(س) شنیده بودم مجددا تکرار شد!!! فکر میکنم مطالعه ی این جزوه در رابطه با حجاب خالی از لطف نباشه... پیشنهاد میکنم اگر مشتاق هستید کمی از اوقات شریف رو برای...