تا جایی که یادم میاد همیشه آسمون رو خیلی دوست داشتم. از نگاه کردن به عظمتش، به رنگاش، به ابراش به همه چیش لذت می بردم. مسلما همیشه آسمون شب بوده که خیلی برام جذابتر بوده و از آسمون شب عاشق ستاره ها بودم و البته هنوزم وقتایی که تو اون روزا گم میشم به همون اندازه دوستشون دارم.
امشب یه سخنرانی با این عنوان گوش می دادم "جایگاه زن"، جالب بود برام حرفایی که چند شب پیش از زبان حاج آقا فلانی بین نماز مغرب و عشا در حرم حضرت معصومه(س) شنیده بودم مجددا تکرار شد!!!
فکر میکنم مطالعه ی این جزوه در رابطه با حجاب خالی از لطف نباشه... پیشنهاد میکنم اگر مشتاق هستید کمی از اوقات شریف رو برای مطالعه این متون صرف کنید .
نوشتن چه فایده دارد وقتی تو نمی بینی، نمی خوانی، نمی شنوی یا لااقل خودت را به ندیدن و نخواندن و نشنیدن میزنی؛ وقتی انکارم میکنی.
هر چه دور شوی چشمانت داد می زنند نزدیکیت را!