یه تمرین جدید برای خودم گذاشتم

میخوام یاد بگیرم آدم ریزبین و نکته سنجی باشم. میخوام  تمرین کنم وقتی کسی در مورد چیزی ازم سئوال پرسید نکته به نکته توضیح بدم، باورم بشه که همه آدما اطلاعات قبلی منو در مورد همه چیز ندارن. از اول بچگی که تو مدرسه سرگروه میشدم برای تمرین با بچه های ضعیف تر به مشکل بر میخوردم. تازه میفهمم هنوزم این مهارت رو ندارم ... هنوزم شرح مطالب برام سخته. 


+اگه راهکاری دارید خوشحال میشم کمکم کنید.

پرتقالِ من


بودنت هنوز مثل بارونه

تازه و خنک و ناز و آرومه

حتا الان از پشت این دیوار

که ساختن تا دوستت نداشته باشم 

اتل و متل ، بهار بیرونه

مرغابی تو باغش می‌خونه

باغ من سرده 

همه‌ی گلاش پژمرده دونه دونه

بارون بارونه   بارون بارونه

بارون بارونه   بارون بارونه

دلم تنگه پرتقال من

گلپر سبز قلب زار من

منو ببخش از برای تو

هر چی که بخوای می‌یارم

اتل و متل نازنین دل

زندگی خوب و مهربونه

عطر و بوش همین غم و شادیه

کوچیک و بزرگ مونه

آهای زمونه آهای زمونه!

این گردونه تو کی داره می‌چرخونه؟ 

بودنت هنوز مثل بارونه

مثل قدیما پاک و روونه

از پشت این دیوار بی‌رحمی که بین مونه

هاچین و واچین عسل شیرین

قصه مون هنوز ناتمومه

از اینجا به بعد کی میدونه که

چی سرنوشتمونه؟

بارون بارونه بارون بارونه

بارون بارونه بارون بارونه

 

با صدای مرجان فرساد

http://s5.picofile.com/file/8140420742/Download_delam_tangeh_porteghaal_e_man_mp3.mp3.html


+ خیلی حس خوبی داره این آهنگ.

+ خیلی حرفا می خوام بزنم. ولی هرکاری میکنم نمیاد، حرفم نمیاد.  

شبانگاهان

چند شبیه توو آرشیو آهنگام شبانگاهانِ مختاباد رو پیدا کردم، هر شب که میام میشینم پای لب تاپ حتما پخشش میکنم و بارها و بارها تکرارش میکنم ... عادت دارم حتما با آهنگی که گوش میدم هم خوانی کنم ولی با این یکی نمیتونم، اصلا فکّم قفل میشه انگار، نمیدونم چرا، شبانگاهان رو که میگه یهو بغض میکنم، نمیدونم چرا، نمیدونم چرا این بغض و اشکو دوست دارم و میزارم مدام تکرار شه.

اینی که میگم "نمیدونم چرا" فیلم نیست، یه جور ژست دراماتیک نیست، باور کنید نمیدونم چرا! نمیدونم جدیدا چی ریختن تو این آهنگ که اینطوری دل آدمو میلرزونه! (قبلا رو دقیق یادم نمیاد ولی حتما این حسو نداشتم بهش).


نه تنها از من قرار دل، می‌رباید این شور شیدایی

جهانی را دیده‌ام یکسر، غرق دریای ناشکیبایی

بیا در جان مشتاقان، گل‌افشان کن، گل‌افشان کن

به روی خود، شب ما را، چراغان کن، چراغان کن

چو آن ابر نوبهارم من، به دل شور گریه دارم من

می‌توانم آیا نبارم من؟


+اگه دلتون تنگ شده براش گوش کنید. http://s5.picofile.com/file/8161268276/baziran_blofa_com.mp3.html

شرمنده ویندوزم مشکل داره نمیتونم مثل آدم لینک بدم! درستش میکنم ان شالله ... 

"ب ص ی ر ت" را هجّی کن

این که شعارهای مرگ بادِ جدید اضافه شده روی در و دیوار شهر را ببینیم هم جز بصیرت به حساب می آید؟

این که نارضایتی همه اقشار جامعه را از همه اتفاقات ببینیم چطور؟

یا به فنا رفتنِ میلیاردیِ بودجه استان سر پروژه های نیمه کاره ای که قرار هم نیست تمام شوند؟*

یا دیدن بالا رفتن هر روزه ی فساد و هرزگی و طلاق و تنفر بین آدم های شهر؟

شمردن جوان های تحصیل کرده ی بیکار چطور؟

یا شنیدن اخبار اختلاس و ربا و دزدی و تبعید اعلی حضرتان به کانادا چی؟

حس کردن اختلاف طبقاتی چطور؟

یا ...


اگر بصیرت یعنی دیدن، یعنی فهمیدن، هر کس باید با چشمان خودش ببیند و از ذهن خودش بفهمد ... 

دیکته نکنید فهم و شعور را به ما ... از سال های دیکته نوشتنمان سال ها گذشته ... 


+فرهنگ فارسی معین

(بَ رَ) [ ع . بصیرة ] ( اِ.) 1 - بینش ، بینایی . 2 - روشن بینی . 3 - دانایی . ج . بصایر.

* پروژه ی منوریل قم بعد از هزینه های چند میلیاردی نیمه کاره رها شد!

مسلمانان طالبانی!

فاطمه چند سالی از ما کوچکتر بود، یعنی الان باید حدود بیست سالگی را پشت سر بگذارد. دختری که خدا هیچ چیز را در آفرینشش کم نگذاشته، هم زیبا هم خوش اخلاق و مهربان و خنده رو. چند سال پیش ازدواج کرد و الان در تدارک مراسم عروسی و خرید جهزیه و دکوراسیون منزل و این ها بودند. منتظر شنیدن تاریخ عروسی بودیم که ...

دختر مذهبی از خانواده ای کاملا مذهبی که با یک روحانی وصلت کرده، ظاهرا همه چیز درست بود، تا اینکه چند شب پیش، جناب آقای داماد جای اینکه برای کسب اجازه ی مراسم عروسی خدمت خانواده ی همسر برسد، در ملاقاتی با پدر و مادر فاطمه گفته که نمیتواند با دخترشان ازدواج کند. این حرف اینقدر داغ نداشت که دلایلش آتش میزد به قلب و روح ما، بگذریم از حال فاطمه ...

دختر شما زیادی شاد است. دختر شما تلوزیون میبیند و در اسلام تلوزیون حرام است. دختر شما گاهی کمی آرایش میکند و من دوست ندارم. دختر شما با برادر و اقوام من سلام و احوال پرسی میکند و توقع دارد من با خواهر و زن برادر او صحبت کنم در حالی که در اسلام این کار حرام است. دختر شما ... ... 


+ از آدمای افراطی بیزارم. تو هر دین و مذهبی که باشن. از دینشون هم متنفرم.

++ برای آرامش فاطمه دعا کنید.