دو راهی

فاطمه چهارشنبه 22 خرداد‌ماه سال 1392 ساعت 12:24

بزرگا میگن خدا بزرگه یطوری میشه
ولی ما گوشمون پره...

خدا بزرگه ولی حماقت ما هم کوچیک نیست...

[ بدون نام ] پنج‌شنبه 23 خرداد‌ماه سال 1392 ساعت 16:50

به نظر من شما ها رأی ندین بهتره چون خیال میکنید که دنیا همه باید هم نظر شما باشن دنیا رو در قالب اطرافیاتون می بینید دنیا رو در قالب چهارتا همکلاسی تون می بینید
اونوقت فردای انتخابات خیلی هیجانی عصبانی سطل آشغال به دست می خواید بریزید توی خیابون ها و میزان فرهنگ تمدن منطق احترام به نظر اکثریتتون رو نشون بدهید

بله شماهایی رای بدین که خودتون رو صاحب این مملکت میدونید. ما که چه رای بدیم و چه ندیم تاثیر در سرنوشت خودمون نداریم.
در حدی نمی بینمتون که بخوام جواب این توهین هارو بدم.

فاطمه پنج‌شنبه 23 خرداد‌ماه سال 1392 ساعت 18:44

میخواست خدا احمق خلق نکنه. معلوم نیست اون بالا داره چکار میکنه....:)
والا...

فاطمه جان خدا احسن الخالقین هست و احمق خلق نکرده. متاسفانه ما بلد نیستیم از عقل و تدبیری که بهمون ارزانی شده استفاذه کنیم سرمون رو کردیم تو برف و منتظریم معجزه بشه
معجزه خود تویی، معجزه ماییم فاطمه من و تو و همه کسایی که خسته شدیم از این اوضاع

زهرا پنج‌شنبه 23 خرداد‌ماه سال 1392 ساعت 20:22

به نام خدا
با سلام. خانم یا آقایی که به خودت اجازه میدی به دیگران بگی رای بدن یا ندن. امثال شمایید که میخواهید برای همه مردم تصمیم بگیرید و حاضر به دیدن و پذیرش واقعیتهای جامعه نیستید. منطق و تمدن شما رو در حمله به راهپیمایی سکوت دیدم. در باطوم زدن به زنان و دختران در کنار خیابان دیدم. در کهریزک و بلایی که برسر روح المینی آمد اوج تمدن را نشان دادید. تشکر مرا به خیر تو امید نیست شر مرسان.

ممنون زهرا جان
عده ای با تمام ادعای بصیرت بیشتر از 10 وجب نمیتونن ببینن. درد ما این طرز فکر و این تحجر است.

فاطمه سادات پنج‌شنبه 23 خرداد‌ماه سال 1392 ساعت 21:45

سلام ایران دحت عزیزم
در جواب اون کوچک مغز کوته فکری که میگه شما رأی ندین بهتره باید عرض کنم که اولا :
ای مگس عرصه سیمرغ نه جولانگه توست
عرض خود میبری و زحمت ما میداری
ثانیا: مقابله با اصلاح طلبی از روزی که سپاه یزید در مقابل سپاه امام حسین(ع) ایستاد وجود داشت چون حضرت برای اصلاح در امت جدش قیام کرد.و به نوعی اصلاح طلب بود. ثالثا شماها اگر منتخبتون رأی نیاره مردم رو آتیش میزنید خدا بابای ما رو بیامرزه که سطل آشغال آتیش می زنیم. منطق شما رو هم دیدیم. کتک زدن ساده ترینش هست. البته بر جاهلان و دیوانگان حرجی نیست. بیشتر از این نمیشه ازتون انتظار داشت. رابعا راهپیمایی ما در سکوت بود شما چون یه جاتون سوخته بود که ما گزک دستتون نمیدیم قاطی ما شدین و اون فجایع رو بار آوردین. خامسا از پولهایی که بهتون میدن یه خورده میگو بخر و بخور مغزت بزرگ بشه بچه جان.

سلام بر شما
اونقدر جوابهاتون عالی هستن که جای حرف نمیزاره.
البته کسی که باید بشنوه در گوش هاشو جوری گرفته که اصلا نمیشنوه بهتر بگم نمی خواد بشنوه!!!

[ بدون نام ] دوشنبه 27 خرداد‌ماه سال 1392 ساعت 23:13

من حرفی با فاطمه سادات ندارم شخصیت و فرهنگم خیلی بالاتر از اینه که وقتم رو برای یه همچین آدم هایی که دهنشون هرزه است بگذارم (کوچک مغز ؛کوته فکر؛یزید ؛جاهلان و دیوانگان؛یه جاتون سوخته)
روی سخنم با ایران دخت عزیز است:
شما که در مقام انصاف نشسته اید و تمام سخنان فاطمه سادات را تأیید کردید
آیا با چشمانتان دیدید که به من از طرف حکومت پولی بدهند ؟
آیا این گفتار شما با صداقت همخوانی دارد؟
من به شما نسبت دروغگو را نمی دهم ولو اینکه ادعایی درمورد من کردید که از آن اطمینان ندارید
چه قدر این ستم شما شبیه ستم سال 88 است که با اکتفا به حرف این و آن و بدون این که با چشمانتان دیده باشید نسبت تقلب را ب....

فکر نمیکنم جایی برای این بحث کهنه و نخ نما مونده باشه، تقلب در انتخابات 88 برای همه واضح است شما هم کافیه یه کم در جانب انصاف قرار بگیرید و بی غرض به وقایع توجه کنید.
من از همون جایگاهی بیطرف (که البته نیستم) عرض میکنم که توهین رو شما شروع کردید و جواب توهین چیزی جز توهین نیست.

خسته از بی اخلاقی سه‌شنبه 28 خرداد‌ماه سال 1392 ساعت 23:38

من دقیقا نمی دانم کجای حرفم توهین بوده که این اصلاح طلبها این گونه ذات خودشون رو به نمایش گذاشتند
ممنون میشم اگه من رو متوجه بخشی از سخنانم که از نظر شما توهین بوده بکنید.
در ضمن معنای اصرار شما بر طرفداری بی چون و چرا از رفقایتان را نمی فهمم این به جایگاه شما که جایگاه عدالت در وبلاگتان است ضرر میزند دقت کنید در گفتار کسی که از او حمایت کردید:
(کوچک مغز ؛کوته فکر؛یزید ؛جاهلان و دیوانگان؛یه جاتون سوخته ؛احمق)

فاطمه سادات چهارشنبه 29 خرداد‌ماه سال 1392 ساعت 23:36

سلام ایراندختم
سلامی دیگر بر "خسته از بی اخلاقی"
جانا سخن از زبان ما میگوئی. ما هم از اینهمه بی اخلاقی که از 88 تا حالا در جامعه ما رواج پیدا کرده خسته هستیم. فرمودید توهین کردم. خدمت شما عرض کنم که من گفتم :
1- "پولهایی که بهتون میدن" این پول میتونه یارانه باشه، میتونه عیدانه باشه، اگر کارمندید میتونه حقوقتون باشه، مینتونه پول تو جیبی پدرتون باشه، میتونه پولی باشه که شما برداشت کردی، شما ذهنتون سراغ موارد منفی میره و این به من مربوط نیست. ذهنتون رو اصلاح کنید.
2- یزید یک اسم هست و این توهین نیست. در اون زمان هم سپاه یزید مسلمان اصول گرا بودند. نماز میخوندن. روزه می گرفتن و ......
3- عرض کردم "جاهلان و دیوانگان" به راستی کسانی که هموطن خودشون رو به جرم داشتن یک سوال بی جواب کتک می زنن، زندان می کنن، شکنجه میدن، می کشن و .... عاقلند؟ کدام عقل سلیم چنین حکمی می کنه؟
4- عرض کردم "یه جاتون سوخته" این جا میتونه دل آدم باشه، میتونه جیگر آدم باشه، میتونه اون جایی باشه که شما برداشت کردی و این به من مربوط نیست که شما موارد بد رو برداشت می کنی.
5- عرض کردم "کوته فکر کوچک مغز" یه بار دیگه متن خودت رو بخون می فهمی چرا گفتم. اگه نفهمیدی بازم مشکل از خودت هست، به من مربوط نمیشه.

سلام به شما
ممنونم از اینکه وقت گذاشتید.

ف پنج‌شنبه 30 خرداد‌ماه سال 1392 ساعت 12:07

هاااااااا
معجزه!!!!
من که از معجزه حرفی نزدم قربونت برم!!!!

خسته از بی اخلاقی پنج‌شنبه 30 خرداد‌ماه سال 1392 ساعت 12:30

خوب برای فحش هات توجیه ساختی اما یادت رفت برای احمقی که گفتی توجیه بسازی!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
(میخواست خدا احمق خلق نکنه. معلوم نیست اون بالا داره چکار میکنه....:)
شعار ادب مرد به ز دولت اوست یادته؟
یادته این شعارتون (به حق)گوش فلک رو پر کرده بود ؟این شعار فقط سال 88 کاربرد داشت دیگه؟مال الان که نیست؟
راستی یادم رفته بود که فحش دادن وقتی بده که از طرف ما باشه اما اگر از طرف شما باشه عین تمدنه
مثل سطل آشغال و بانک و اتوبوس آتیش زدن و بسیجی کشتن که وقتی از طرف شما باشه اسمش اعتراض مدنیه وقتی از طرف ما باشه می شه باطوم زدن به زنان ودخترکان بی گناه
مانند احترام به نظر و رأی اکثریت که فقط در سال 76و92کاربرد دارد اما اگر اکثریت مردم حامی مخالفتان باشند نظر اکثریت دیگر ارزشی ندارد و باید با اتهام تقلب با اون مبارزه کنید
اگر در مطالب و ابراز نظرتان توهین و فحش باشد می گویید آزادی بیان است ولی اگر جواب بدهیم می گویید هوچیگر و نقد ناپذیرید
کلا همیشه حق باشماست
کلا همیشه حرف مخالفتان غلط است
این قصه سر دارز دارد ...

فاطمه سادات پنج‌شنبه 30 خرداد‌ماه سال 1392 ساعت 14:20

سلام ایراندخت جان. سرکار‏"خسته از بی اخلاقی‏" فحشی ندادم که براش توجیه کنم. همه میدونن فحش دادن و کتک زدن کار شماست. من چند مطلب رو خدمتتون عرض کردم. شما متوجه منظور من نشدید و برداشت های غلط کردید. توضیح دادم که متوجه بشید. ضمنا احمق را من نگفتم، جمله ای که مرقوم فرمودید از فاطمه بود، من فاطمه سادات هستم. خوبه خودتون قبول دارین که ما آسیب مالی می رسونیم‏(با فرض اینکه کار ما باشه و کار نفوذی های شما نباشه‏)‏ ولی شما آسیب جسمی و روحی که اصلا قابل جبران نیست.

خسته از بی اخلاقی پنج‌شنبه 30 خرداد‌ماه سال 1392 ساعت 15:15

همه می دونن که بسیجی کشی و سطل آشغال آتیش زدن و دروغگویی (که الان بعد چهار سال کم کم داره واضح می شه) بد اخلاقی و کتک کاری ضربه زدن به اموال عمومی وحشی بازی و سلب امنیت وآرامش عمومی و بهم ریختن نظم مملکت و پاره آجر پرانی و اتوبوس آتش زدن کار شماست
در ضمن این جانب در سال 88 در خیابان 17 شهریور تقاطع میدان شهدا توسط اراذل و اوباش اصلاح طلب در جمع سبز پوشان اصلاح طلب کتک خوردم
در ضمن شخصا شاهد عینی بودم که چه جور اصلاح طلب های حقوق بشری گفتگوی تمدنی در روز 13 آبان در میدان ونک چه جوری با پاره آجر مردم رو نشونه گرفته بودند
ای کاش گفتگو کردن بلد بودید می نشستیم منطقی بر سر آرمان ها و افکارمون با هم به صورت منطقی بحث می کردیم
ای حیف و صد حیف...
از ایراندخت عزیز بابت این لحن معذرت می خواهم
جواب های هوی است
هرچه من سعی میکنم گفتگو رو به سمت اخلاق و ادب به دور از اتهم زنی و در یک فضای منطقی پیش ببرم این ها سوزنشون گیر کرده روی دو تا جمله نه منطقی رو می کنند نه پاسخ به گفتار منطقی می دهند دوباره از ایراندخت عزیز بابت این که مجبور شدم جواب فاطمه سادات و زهرا را با لحن و ادب خودشون بدم معذرت می خواهم

زهرا پنج‌شنبه 30 خرداد‌ماه سال 1392 ساعت 22:08

به نام خدا
آقای خسته شما از منطق حرف میزنی میخوام ببینم این کامنت از کی بود که باعث شد وقت عزیزمون رو بزاریم و سندان بر سنگ بکوبیم. خوب بخون ببین آشنا نیست آقای با اخلاق تربیت:«به نظر من شما ها رأی ندین بهتره چون خیال میکنید که دنیا همه باید هم نظر شما باشن دنیا رو در قالب اطرافیاتون می بینید دنیا رو در قالب چهارتا همکلاسی تون می بینید
اونوقت فردای انتخابات خیلی هیجانی عصبانی سطل آشغال به دست می خواید بریزید توی خیابون ها و میزان فرهنگ تمدن منطق احترام به نظر اکثریتتون رو نشون بدهید»

خسته از بی اخلاقی پنج‌شنبه 30 خرداد‌ماه سال 1392 ساعت 23:28

علاوه بر اینکه در جمله بالا فحش و حرف رکیک وجود ندارد ؛ من از نوشتن این جمله هدفی داشتم که به اون هدف رسیدم
قصدم از نوشتن این جمله این بود که شمایی که مردد بین رأی ندادن و رأی دادن بودید را تحریک به رأی دادن بکنم که خدا رو شکر بیش از حد انتظار تحریک شدید قصد بی ادبی نداشتم می خواستم یه کار روانی روتون انجام بدم والا هر آدم عاقلی می دونه با گفتن من ؛هیچ کدامتون تصمیم به رأی ندادن نمی گرفتید بلکه اینکار برای از تردید در آوردن شما و تحریک به رأی دادنتون بود که با پست( من رأی می دهم ) ایراندخت عزیز و نظرات رفقا متوجه شدم که تونستم از تردید در بیارمتون
از این که رو دست خوردید شرمنده
از این که الان می گویید( سخن تو باعث تحریک شدن ما به رأی دادن نشدبلکه خودمون از تردید بیرون آمدیم و رأی دادیم) هم ناراحت نمی شم بگید عیبی نداره برای من مهم این بود که به هدفم برسم که رسیدم
اما جاهاییکه از منطق صحبت کردم اما به جاش در برخی مواردناسزا شنیدم بدین شرح است:
1-جایی که سوال پرسیدم از اطمینان و عدم اطمینان نگارنده از سخنانی که به دیگران نسبت می دهد
(آیا با چشمانتان دیدید که به من از طرف حکومت پولی بدهند ؟
آیا این گفتار شما با صداقت همخوانی دارد؟
من به شما نسبت دروغگو را نمی دهم ولو اینکه ادعایی درمورد من کردید که از آن اطمینان ندارید )
2-سوال دیگرم که دوست داشتم به جای ناسزا جواب منطقی به این سوال می دادیداین بود که خون کشته شدگان ما که در مقام دفاع بودند نه در مقام تهاجم و اگر سبزی ها مملکت را نا امن نکرده بودند آن ها هم قطعا در خانه هایشان و کنار زن و فرزندانشان بودند بر گردن کیست؟
3-سوال دیگرم که دوست داشتم به جای ناسزا جواب منطقی به این سوال می دادیداین بود که چرا کسانی که معتقد به متقلب بودن نظام بودند ؛دوباره در یک انتخابات نظام متقلب شرکت کردند و چطور شد که یهو به محض رأی آوردن یه اصلاحطلب نظام متقلب یه شبه تبدیل به دمکرات ترین نظام جهان شد؟؟؟؟؟
4-سوال دیگرم که دوست داشتم به جای ناسزا جواب منطقی به این سوال می دادیداین بود که آیا اگر مردم شخص دیگری جز روحانی را انتخاب می کردند باز هم نظام دمکراتیک ترین نظام بود یا اینکه چون کاندیدای شما رأی نیاورده بازهم تقلب شده بود؟
5-سوال دیگرم که دوست داشتم به جای ناسزا جواب منطقی به این سوال می دادید این بود که چرا اگر کسی مخالف نظر شما را داشته باشد لاجرم احمق است؟(خدارو شکر که اصلاح طلبی پیروز جمود و تنگ نظری و حماقت شد. )
6-سوال دیگرم که منتظر جواب منطقی بودم این بود که چرا از نظر شما همیشه حق با شماست و چرا از نظر شما مخالف خوب اون مخالفیه که مرده باشد؟
(فحش دادن وقتی بده که از طرف ما باشه اما اگر از طرف شما باشه عین تمدنه
سطل آشغال و بانک و اتوبوس آتیش زدن و بسیجی کشتن که وقتی از طرف شما باشه اسمش اعتراض مدنیه وقتی از طرف ما باشه می شه باطوم زدن به زنان ودخترکان بی گناه
احترام به نظر و رأی اکثریت فقط در سال 76و92کاربرد دارد اما اگر اکثریت مردم حامی مخالفتان باشند نظر اکثریت دیگر ارزشی ندارد و باید با اتهام تقلب و اعتراض مدنی!!!!!!!!!!با اون مبارزه کنید
اگر در مطالب و ابراز نظرتان توهین و فحش باشد می گویید آزادی بیان است ولی اگر جواب بدهیم می گویید هوچیگر و نقد ناپذیرید )اصولا چرا همیشه حق با شماست و چرا منتقد خوب از نظر شما منتقدی است که خفه شده باشد و سخنان شما را بپذیرد
اگر می خواهید از غالب اتهام زدن و ناسزا گفتن خارج شوید و در غالب منطق به گفتگو بنشینید امیدوارم به تک تک این 6 مورد به صورت جداگانه جواب دهید نه این که با یک جمله نقد نسبت به بخشی از سخنان من از گیر بقیه سوالات در بروید

من خیلی قبلتر از این قصد رای دادن داشتم
ممنون از اینکه میخواستید تاثیر گذار باشید...

زهرا پنج‌شنبه 30 خرداد‌ماه سال 1392 ساعت 23:39 http://mysticism.blogsky.com/

به نام خدا
اگر خیال میکنی شما باعث شدی ما رای بدیم خوب فکر کن و با این فکرت خوش باش. خیلی خودتو قبول داری و تأثیر گذار میدونی. برا اعتماد به نفست بهت تبریک میگم.

فاطمه سادات پنج‌شنبه 30 خرداد‌ماه سال 1392 ساعت 23:48

سلام ایراندخت جان.‏ قابل توجه "خسته از بی اخلاقی‏"‏:‏ 1‏_‏ شما رفته بودی اونجا فضولی کنی و مثل حالا حرف مفت زدی، کتک خوردی. دستشون درد نکنه.‏ 2- کتکی که خوردی کم بود، باید بیشتر می زدنت تا الان پر رویی نکنی.‏ 3- منطق شما را در یورش وحشیانه به ساختمان سبحان و منزل آیت الله صانعی دیدیم.منطق جدید بود.‏ ورقه های پاره شده قران که زیر دست و پا مونده بود نشونه اصول گرایی شما بود. 4- شما کتک زدن را در 25 خرداد شروع کردین چون برای مردم پاسخ منطقی نداشتین، ما هم از خودمون دفاع کردیم. جواب های، هوی است.‏ 5- مظلوم نمائیتون حرف نداره. یکی را وا میدارین عکس امام رو آتیش بزنه، بعد از دست و پاش عکس میگیرین تا میتینگ 9 دی را راه بندازین. اون منگولی که عکس می گرفت چرا از چهره طرف عکس نمی گرفت؟ اگه خیلی دلش سوخته بود چرا نرفت جلو، عکس امامو ازشون بگیره؟

خسته از بی اخلاقی جمعه 31 خرداد‌ماه سال 1392 ساعت 01:09

1--فضولی؟حرف مفت؟وحشیانه؟منگولی؟
هر چی می گذره بیشتر به این نتیجه می رسم که اصلاح طلب ها باید روی کار می آمدند تا حداقل اخلاق و ادب و شخصیت و فرهنگ خانوادگی هوادارانشون رو اصلاح کنن بابا توی دهات که زندگی نمی کنی که با این آداب داری حرف میزنی
2-من برای فضولی نرفته بودم اتفاقا کتک خورنم به دست گروه فشار اصلاح طلب مربوط می شه به دو شب مانده به انتخابات که هنوز هیچ رأی گیری در کشور اتفاق نیافتاده بود که سبزی ها ببینند مردم به نامزدشون اقبال ندارند و بعد هم بریزن توی خیابون ملت رو به جرم رأی دادن به کسی غیر از میر حسین کتک بزنن
تنها دلیل حمله به من حمایت از کاندیدای مخالف میر حسین بود
و این نشان از میزان صداقت اصلاح طلب ها در شعار تحمل مخالف است
البته قبلا هم گفتم این شعارها تا جایی به درد می خورن که به نفع اصلاح طلب ها باشن
در شماره 2 گفتی کتکی که خوردی کم بود، باید بیشتر می زدنت تا الان پر رویی نکنی.‏اولا با طرز صحبتی که تو داری و علاقه ای که به کتک خوردن دیگران داری آدم یاد این بچه یتیم هایی میافته که زیر دست زن بابا بزرگ شدن و از بس کتک خوردن دوست دارن کتک خوردن دیگران رو هم ببینند
ثانیا من به این بخش از گفتارت جواب نمی دهم فقط این جمله ات رو میذارم کنار جمله دیگرت تا ببینی چقدر صحبت هات پر از تناقضه و این نشون میده که ذهنت هیچ تفکر و اسلوب خاصی نداره و
برای اثبات حرفت هر دفعه از یه راهی استفاده می کنی وفقط اثبات حرفت برات مهمه
دقت کن:اول گفتی:منطق شما رو هم دیدیم. کتک زدن ساده ترینش هست.بعد در جای دیگه گفتی:کتکی که خوردی کم بود، باید بیشتر می زدنت تا الان پر رویی نکنی.‏
آخرش کتک زدن دیگران بی منطقی هست یا نه اگه هست که چرا از کتک زدن هم کیش و آیینت خوشحال شدی اگرکتک زدن کار منطقی است پس چرا کتک زدن رو بی منطقی دونستی
خیلی بی اطلاع از مسائلی رفیقات خوب بهت دیکته نکردند در واقعه منزل صانعی در قم من شخصا به عنوان ناظر(نه مداخله کننده)حضور داشتم
مردم از بیرون کارهایی کردند اما هیچ کس به هیچ عنوان نتوانست به داخل بیت آقای صانعی برود که بخواهد قرآنی پاره بشود و زیر دست و پا برود
به آن کسی که این مطالب را بهت یاد می ده بگو که در 25 خرداد هیچ درگیری اتفاق نیافتاد و در گیری ها بعد از اون روز بوده اطلاعت غلط بهت ندهند
در ضمن کسی که بانک اتیش میزنه خیابون می بنده بسیجی می کشه با پاره آجر توی سر مردم میزنه به نظر شما در مقام دفاعه یا تهاجم ؟بد جوری بهت جو دادن و جالب اینه که همه حرفاشونو باور کردی
در واقعه ساختمان سبحان اتفاق غلطی بود که نباید می افتاد ما مثل شما خودمان را موظف به تطهیر همه اشتباهاتی که کردیم نمی دانیم هرجا غلط باشد می ایستیم و صریح می گوییم که فلان کار غلط بود نباید می شد
باز هم مثل همه حرف های دیگه تون حرف بی سند دیگه ای زدی و گفتی:یکی را وا میدارین عکس امام رو آتیش بزنه، بعد از دست و پاش عکس میگیرین تا میتینگ 9 دی را راه بندازین.
من شدیدا و اکیدا ازت درخواست میکنم بابت این حرفت از اون کسی که اینها رو بهت یاد داده سند و مدرک بیاری به من نشون بدی و الا اگر بخواییم همینجوری بر باد هوا و از روی شنیده هامون جلو بریم منم میتونم بگم تو دیشب اومدی خونه ما دزدی کردی
طبق پیش بینی که می کردم غالب سوالات مهمی که مطرح کردم به علت ناتوانی در پاسخگویی از طرف شما بی پاسخ ماند

فاطمه سادات جمعه 31 خرداد‌ماه سال 1392 ساعت 01:28

جناب خسته از بی اخلاقی:

۱- شما که اینقدر در رای دادن ما موثر بودین یه خورده بیشتر زحمت می کشیدین؛ اون چند میلیون هم می آمدن و آرای آقای روحانی بیشتر میشد(درست نیست اصول گرا خسیس باشه)
۲- به خاطر این گار بزرگی که کردین دائما برای خودتون دست بزنید و هورا بکشید.(آخرش میان میبرنتون دیوونه خونه)
۳- یک بیت شعر در ابتدای اولین پاسخم نوشتم. یا نخوندین یا درست نخوندین. دوباره بخونید.
۴- جواب سوال هاتون باشه برای فردا.

خسته از بی اخلاقی جمعه 31 خرداد‌ماه سال 1392 ساعت 01:35

ما طلبکاریم بابت تمام کشته شدگانمان که به ناحق خون پاکشان ریخته شد
ماطلبکاریم به خاطر شهدایمان که به خاطر پایبند نبودن اصلاح طلبها به شعار خودشان یعنی احترام به نظر اکثریت آنها را از دست دادیم
ما طلبکاریم به خاطر دروغی که گفته شد و بابت آن یک سال مملکتمان روی آرامش به خود ندید
ما طلبکاریم به خاطر این که اوباما چند روز قبل از انتخابات با دیدن شور انتخابات و پیش بینی ها از مشارکت گسترده نامه ای نوشته بود و از ایران درخواست همکاری کرده بود اما بعد از انتخابات و تمکین نکردن اصلاح طلب ها به قانون و آدم کشی ها و نا امن سازی خیابان ها دوباره امید آمریکاییها برای تأثیر گذاری بر روی ایران بازگشت
ما طلبکاریم به خاطر دروغ بزرگی که هیچ وقت اثبات نشد
به خاطر دروغ بزرگی که جان برخی هموطنانمان را گرفت
به خاطر دروغ بزرگی که از هر دو طرف عده ای را دچار افراط کرد
ای کاش اصلاح طلب ها به اخلاق پایبند می ماندند
چه قدر زیبا بود اگر وقایع 88به دست سبزی ها شروع نشده بود هیچ کس کشته نمی شد هیچ اتوبوس و کامیونی آتش نمی گرفت شیشه هیچ بانکی خورد نمی شد و اصلاح طلب ها در سال 92 به روش دمکراتیک و نه با زور و اتهام و آدم کشی بر مسند قدرت مینشستند
هنوز منتظر جواب منطقی به شش مورد بالا هستم

فاطمه سادات جمعه 31 خرداد‌ماه سال 1392 ساعت 01:58

کتک زدن کسی که حرف مفت میزنه کاملا منطقی هست و لی کتک زدن به جای جواب دادن کاملا غیر منطقی.

میگن یه بابایی گفت من روزی ۲۷ دفعه حموم میرم؛ بهش گفتن یا نمیدونی حموم کجاست یا نمیدونی ۲۷ چند تاست. حالا من به شما میگم یا نمیدونی منزل به چی میگن یا نمیدونی ورود یعنی چی؟ کولر های گازی که خورد شده بود و از دیوار کنده شده بود و ورق پاره های قران رو فرداش از رو زمین جمع می کردن که شما خسته از نظارت شب قبل خوابیده بودی.

گویند کافر همه را به کیش خود پندارد. یعنی شما تا حالا نفهمیدی من در سنی نیستم که به من دیکته کنند؟

چه دلیلی واضحتر از این که شما عکس افرادی که در حول و حوش صحنه ها بودن رو بزرگ کردین و همه جا پخش کردین ولی از یک آدم تو فاصله یکی دو متری عکس گرفتین و عکس امام رو می سوزوند اونوقت از صورتش عکس نگرفتین که مردم بشناسنش.حتما ملاحظه آبروش رو کردین

شما طلبکار باش تا اموراتت بگذره

فاطمه سادات جمعه 31 خرداد‌ماه سال 1392 ساعت 02:18

۱- من نگفتم حکومت به شما پول داده؛ این برداشتی بود که خودتون کردین. پس از خودتون بپرسید چرا چنین برداشتی کردم؟

۲- به گردن همون کسانی که خون شهدای ماست. مگر کم از ما کشته شدند و زندان رفتند. اینها زن و بچه نداشتند؟

۳- دلیلی برای تقلب کردن دولت وجود نداشت. کاندیدای مورد نظر دولت رد صلاحیت شده بود. رای آوردن اصلاح طلب ملاک نیست. رعایت قوانین ملاک هست که سال ۸۸ نشده بود.(در حوزه های رای گیری ساعت ۹ بسته شده بود با اینکه جمعیت زیادی پشت در بودند؛ ۴۰ میلیون رای در مدت کمتر از ۱۰ ساعت شمارش شد و ......)

۴- اگر همون اتفاقات ذکر شده در مورد قبل اتفاق می افتاد و آقای روحانی رای نمی آورد؛ بله تقلب شده بود.

۵- کسی که مخالف نظر ما باشه احمق نیست؛ کسی که منطق حرف زدن نداشته باشه و با باطوم وشوکر برقی و بستن روزنامه ها و زندان کردن و .... صدای مارو خاموش کنه احمقه.

۶- حق رو قانون تعیین می کنه که رعایتش نکردین. شما ابتدا از شیوه توهین و افترا استفاده کردید. مناظره های سال ۸۸ و شعارهای شما قبل از انتخابات گویای این موضوع هست. بعد هم خواستید مخالفانتون نباشند. یا زندانی کردید یا کشتید یا حبس خانگی کردید.

خسته از بی اخلاقی جمعه 31 خرداد‌ماه سال 1392 ساعت 13:15

1-از این که به جای فحش و فحش کاری به مطرح کردن منطقی مباحث روی آوردی خوشحالم
2-اگر کتک زدن کسی که حرف مفت میزنه منطقیه ؛خب دینداران هم معتقد به دروغگویی سبزی ها بودند معتقد به حرف مفت زدن سبزی ها بودند و بنابر منطق شما هر چی کتک زدند کار منطقی کردند(البته من منطق شما را قبول ندارم و معتقدم دوران کتک زدن گذشته و کتک زدن کاری غیر منطقی است چه از طرف بسیجی های مظلومی که در مقام دفاع بودند و چه از طرف سبزی ها که بر خلاف گفتارشان با کتک زدن مردم در صدد رسیدن به خواسته هاشون بودند)
3-من میگم شخصا در خونه صانعی بودم و ندیدم کسی وارد خونه بشه بعد شما نمی پذیری اونوقت شمایی که روز عاشورا در میان سبز پوش های مخالف امام حسین ع نبودی (وقطعا در حال عزاداری بودی)و از رفقات شنیدی که همه این آتش زدن های خیمه ارباب تصنعی بوده چه طور می خوای من این کلامت رو بپذیرم
علاوه بر این از نحوه عکس گرفتن که نمی شود چیزی رو اثبات کرد
کشته گان ما شهیدند چون در مقام دفاع از نظام اسلامی در مقابل دروغگویانی بودند که برای رأی نیاوردن کاندیداشون حاضر شدند افراد زیادی از دو طرف کشته شوند و ما هیچ گاه در مقابل خون این شهیدان عزیز کوتاه نمی آییم و تا روزی که زنده ایم برای فرزندان کوچکشان آه حسرت می کشیم و خون آن ها را به گردن شما می دانیم
اما کشته شدگان شما در حال دفاع از یک سخن دروغ در حال به آتش کشیدن بیت المال در حال ....کشته شدند و خونشان بر گردن کسانی است که با دروغ آنها را فریفتند کسی به آن ها نگفته بود بیایند و در خیابان خرابکاری کنند و اتوبوس آتش بزنند
می توانستند عین بچه آدم در خانه بنشینند و به خیابان های محل درگیری نیایند
ولی وقتی سبزی ها به خیابان ها حمله کردند و شروع به تخریب مملکت و ایجاد نا امنی در جامعه کردند مردم مجبورند از خانه هایشان بیرون بیایند و از اموال عمومی از حکومت و نظام و آرامش و امنیتشان دفاع کنند که دقیقا به همین دلیل کشته های ما شهیداند و خونشان به گردن شماست اما کشته های شما خونشان تلف شد و باز هم خونشان به گردن کسانی است که آنها را تحریک به مبارزه خیابانی کردند است
اذان ظهر است بقیه اش رو بعد از نماز می نویسم

خسته از بی اخلاقی جمعه 31 خرداد‌ماه سال 1392 ساعت 15:00

گفتی رعایت قوانین که ملاک هست نشده بود و به عنوان مثال گفتی 40 میلیون رأی در مدت کمتر از ده ساعت شمارش شد
اولا هیچ قانونی مبنی بر اینکه شمارش آرا باید در بیشتر از ده ساعت طول بکشد نداریم
ثانیا 40 میلیون رأی رو دو ساعته هم میشه شمرد شما چون تا به حال ناظر سر صندوق نبودی اطلاع نداری اما من که بارها نماینده کاندیدا بر سر صندوق های مختلف بودم می گم که در هر کدام از 60 هزار صندوق به طور میانگین هزار رأی وجود دارد که چند نماینده فرماندار و وزارت کشور مشغول شمارش آرا می شن و ناظرین شورای نگهبان و ناظرین کاندیداها مشغول نظارت میشن شمارش هزار رأی توسط سه چهار نفر معمولا نیم ساعت طول می کشه که بعد از شمارش ؛تعداد آراء رو به استانداری و از اونجا به وزارت کشور اعلام می کنند امسال هم وزیر کشور دو ساعت بعد از انتخابات گفت تعداد دقیق آرای هر کاندیدا مشخص شده
اما سوال :چرا تعداد آرا را مرحله به مرحله و طی ده بیست ساعت اعلام میکنند
دلیلش این است که از لحاظ قانونی وزیر کشور آن مقدار از آراء را که شورای نگهبان تایید می کند باید اعلام کند و بقیه آرا ولو اینکه مشخص است که چه قدر است باید منتظر تایید شورای نگهبان باشند
اتفاق غلطی که شاید در سال88 افتاد این بود که وزارت کشور از روی ذوق زدگی قبل از تایید شورای نگهبان تمام آرای قطعی را اعلام کرد این کار قطعا غلط بود و غیر قابل توجیه اما مانند بقیه دلیل های معتقدین به تقلب هیچ گاه دلیل بر وقوع تقلب نبود چقدر دلیل های معتقدین به تقلب آبکی بوده مانند دلیل کروبی بر تقلب که در یکی از نوشته هایم موجود است که گفته آرائی که وزارت کشور در ده مرحله اعلام کرد با درصد اختلاف ناچیز بر روی یک خط قرار گرفته که ار قضا امسال هم آرایی که وزارت کشور مرحله به مرحله اعلام کرده با درصد اختلاف ناچیز بر روی یک خط قرار گرفته ولی این دفعه مثل اینکه نظام به قول رفسنجانی دمکراتیک ترین نظام جهان شده آخه کاندیداشون رأی آورده برعکس سال 88که چون کاندیداشون رأی نیاورده بود نظام متقلب ترین نظام جهان بود
طبق این جمله که گفتی:کسی که از زور و خشونت برای خفه کردن صدای اکثریت استفاده کنه احمقه ؛خب خیلی از اصلاح طلب ها و سبزی ها احمقن
برای مبارزه با رأی اکثریت چند تا آدم کشتند؟ چندتا اتوبوس آتیش زدند؟ چندتا خیابون بستند؟ چندتا بانک آتیش زدند ؟
اما نه ؛
ادب و تربیت و شخصیت خانوادگی ام بهم اجازه نمیده این قانون گریزان رو احمق خطاب کنم من اون ها رو احمق نمی دونم جوگیرها و احساساتی هایی می دونم که اون وقت خیال می کردند با ایجاد فضای اختناق میتونن به خواسته هاشون برسند.
من بارها گفتم طرفدار احمدی نژاد نیستم اتفاقا یکی از منتقدین بداخلاقی های احمدی نژاد و شما سبزی ها هستم من تنها افتخارم حمایت از نظام اسلامیه در شماره شش اوج بی منطقیتون رو اثبات کردید فقط سعی دارید حرف خودتون رو بزنید اصلا دوست ندارید جواب نقدهایی که بهتون وارده رو بدید اول فکر من رو با احمدی نژاد یکی میدونید بعد به احمدی نژاد نقد می کنید میخواید بگید مناظره غلط بود؟خب غلط بود به من چه ؟
مگه من توی مناظره اون حرف ها رو زدم ؟من خودم رو موظف به حمایت از نظام میدونم نه احمدی نژاد
در کلامی عاری از منطق گفتی :
خواستید مخالفانتون نباشند. یا زندانی کردید یا کشتید یا حبس خانگی کردید.
من خسته شدم از بس گفتم ؛مخالفین ما الان در سال 92صاحب مملکت شدند اما دلیل اینکه حکومت مانند تمام حکومت های دمکراتیک با مخالفانش در سال 88 مبارزه کرد :
تمکین نکردن به قانون آنها بود
آدمکشی و خشونت آنها بود
نا امن کردن مملکت توسط آنها بود
نکنه توقع داشتید شما بیاید آدم بکشید وحشیگیری بکنید اتوبوس آتش بزنید شیشه بانک خورد کنید و نظام بر خلاف تمام نظام های دمکراتیک دسته گل به شما هدیه بدهد؟
ما بر خلاف شما هیچ گاه معتقد به خفه کردن صدای مخالف نیستم الان هم وقتی نصف مملکت از کاندیدای شما حمایت کرد با فرهنگ و تمدنی که داشتیم مملکت را دو دوستی تقدیم آن کاندیدای اصلاح طلب کردیم
اما برعکس معتقدیم شما بر خلاف شعارهایتان اهل خفه کردن صدای مخالفانتون هستید ولو اینکه مخالفانتون اکثریت مردم باشند
سال88که یادت نرفته
در ضمن جواب سوال3و4و6 رو هنوز کسی نداده

فاطمه سادات جمعه 31 خرداد‌ماه سال 1392 ساعت 15:53

جناب خسته از بی اخلاقی

ما مثل شما تازه به دوران رسیده ها نیستیم که حرف رو از این و اون بشنویم. ما از خرداد 42 با امام و انقلاب بودیم.

اینکه کسی بپرسه"رای من کو" از دید شما حرف مفت هست چون شما با تقلب برنده شده بودید و نمی خواستید با شمارش دوباره آرا این پیروزی رو از دست بدید. مقایسه شمارش آرا امسال و سال 88 گواه ادعای تقلب است. همه فهمیدند شما نفهمیدید(تذکر رهبری برای حفظ حق الناس موقع رآی گیری امسال)

ماجرای شما را در دو شب قبل از انتخابات 88، من درست شب قبل از انتخابات 88 دیدم که همکیشان شما به یک ماشین با 5 سرنشین زن به جرم داشتن عکس مهندس موسوی حمله کردند ،به شکل وحشیانه و قرون وسطایی با چوب

کشته های شما برای دفاع از اسلام و نظام کشته نشدند بلکه برای زیاده خواهی و تقلب سرانتون کشته شدند و خونشون به گردن اونهاست. شما هم شهید حسابشون کنید تا خانواده شون از سهمیه استفاده کنند و مطالبه خون کشته هاشون رو از شما نکنند. نگران فرزندان کوچکشان هم نباشید با سهمیه بنیاد شهید به آلاف و علوف میرسند(سپاه یزید هم کشته های خودشون رو شهید حساب می کردند)

شما اگر درب بیت آقای صانعی بودید، من هم بودم. البته شاید نمیدونستید منزل آقای صانعی کجاست و یه جای دیگه ایستاده بودید. کولرهای شکسته و ورق پاره های قران و مفاتیح را هم خودم دیدم که صبح فردا جمع می کردند. البته شاید کولرها به وسیله اجنه دست آموز شما از جا کنده شدند و له شدند. (دور و بر شما از این چیزها پیدا میشه)

شما هم اگر رایتون رو درست نشمرده بودند به خیابون می ریختید . این یک کار کاملا درست بود که به شکل نادرست جواب داده شد. چون تقلب کرده بودید و جواب نداشتید.

روش شما دقیقا روش بنی امیه هست. بنی امیه برای حفظ قدرتشون اولاد علی(ع) را کشتند، زندانی کردند، خانه نشین کردند، مانع آگاهی مردم شدند، به دروغ متوسل شدند و اسلام رو همونجور که میخواستند به مردم معرفی کردند. شما هم تقلب کردید و هر کس اعتراض کرد کشتید، زدید، اندیشمندان ما را زندانی کردید، استادان آگاه را بازنشسته اجباری کردید و بیسوادهای خودتون رو جایگزین کردید، دانشجوهای متفکر و با هوش ما را از تحصیل محروم کردید و اذناب بیسواد خودتون رو برای دستخوش به دانشگاه فرستادید، برای بسیجی بودن به شیوه خودتون(توانایی کتک ردن، شیشه شکستن، حمله کردن و ....) امتیاز در نظر گرفتید تاجبران بیسوادیشون بشه و بتونند به دوره دکتری راه پیدا کنند، موقع سخنرانی نوه امام کف زدید و سوت کشیدید و هیاهو کردید تا مانع شنیدن صدای ایشون بشید، همون طوری که یزید دستور داد در مجلس شام نوازندگان بنوازند تا کسی صدای اهل بیت را نشنود. یاران امام و سوابق انقلاب را خانه نشین کردید تا مردم را آگاه نکنند. از ترس آگاهی مردم سایت های ما را فیلتر کردید، روزنامه های ما را بستید. اگر بر حق بودید می گذاشتید مردم بخونند و بفهمند و شما را انتخاب کنند. از سخنان امام آنچه به نفعتون پخش کردید و جریانات را آنطور که میخواستید تفسیر کردید. ولی خدارو شکر

چراغی را که ایزد برفروزد هرآنکس پف کند ریشش بسوزد

خدا رو شکر که جمعیت 13 میلیونی ما (البته به زعم شما 13 میلیون) امروز 19 میلیون نفر شدند.

خدا رو شکر که با شمارش آرا امسال همه فهمیدند سال 88 شمارش آرا درست نبود

خدا رو شکر کسی که اینهمه براش سرمایه گذاری کردید تا به مسند حکونت برسه، روبروی رهبری ایستاد و امروز شما رو هم قبول نداره و به گفته خودتون اصول گرا نیست.

خدا رو شکر که آیت الله هاشمی علیرغم همه تلاشهای مذبوحانه شما امروز سرافرازتر از دیروز هست و خاندان امام عزیزتر از همیشه.

"بکشید ما را، ملت ما بیدارتر می شوند"

خسته از بی اخلاقی جمعه 31 خرداد‌ماه سال 1392 ساعت 17:39

راستی یکی از دلیل های بامزه تقلب در سال88 رو یادم اومد
زهرا رهنورد می گفت میر حسین داماد لرستانه چرا توی لرستان کمتر از احمدی نژاد رأی آورده پس معلوم میشه که تقلب شده
راستی امسال قالیباف و جلیلی در شهر خودشون یعنی مشهد از روحانی کمتر رأی آوردن اما کسی داد نمیزنه که تقلب شده
چرااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااا؟
یادم اومد
آخه کاندیداشون رأی آورده نیازی نیست هوچی گری کنند
به دروغ نسبت تقلب به این و اون بدن
چهارتا جوون از همه جا بی خبرم باور کنن

فاطمه سادات جمعه 31 خرداد‌ماه سال 1392 ساعت 19:49

ختم الله علی قلوبکم و علی سمعکم و علی ابصارکم‏‏‏↳‏
خدا شفاتون بده

دست شما درد نکنه فاطمه سادات عزیزم
ممنون از وقتی که گذاشتید.
و من الله توفیق

خسته از بی اخلاقی جمعه 31 خرداد‌ماه سال 1392 ساعت 20:41

نکته اول
گفتی مقایسه شمارش آرا امسال و سال 88 گواه ادعای تقلب است.
بابا یه حرف بزن خودت اونو قبول داشته باشی چه قدر برای اثبات دروغی که در سال 88 گفتید آسمون و ریسمون رو به هم می بافین اگه از رأی چهار سال بعد می شه اثبات تقلب کردبرای چهار سال قبل ؛میشه همین قیاس غلط رو در مورد نسبت سنجی سال 84نسبت به سال 80انجام داد می شه بگیم حالا که احمدی نژاد در سال 84(در دولت خاتمی)هفده میلیون رأی آورد معلوم میشه که خاتمی در سال80تقلب کرده و رأی مردم رو دزدیده(همون کاری که در انتخابات مجلس ششم کردند و هاشمی رأی نیاورد بعد از درخواست باز شماری بعضی صندوق ها هاشمی رأی آورد وسیم شد)بعد این بازی بچه گانه برای اثبات تقلب را شما نسبت به چهار سال بعد از 88می کنید من میگویم چرا این بازی را در مورد 88و چهار سال قبلش نمی کنید که در انتخاباتی که خاتمی برگزار کرد احمدی نژاد حائز اکثریت آرا شد
قطعا اگر برای دروغ تقلب مدارک محکم در دست داشتید مجبور نبودید از این حرف های خنده دار بزنید
گفتی:موقع سخنرانی نوه امام کف زدید و سوت کشیدید و هیاهو کردید تا مانع شنیدن صدای ایشون بشید، همون طوری که یزید دستور داد در مجلس شام نوازندگان بنوازند تا کسی صدای اهل بیت را نشنود
اگر سوت و کف زدن به هنگام سخنرانی شخصی کار یزیدی است که اصلاح طلب ها یزیدی ترند مگر یادت نیست در دانشگاه امیر کبیر آنقدر کف و سوت زدند که نگذاشتند احمدی نژاد حرف بزنه تازه در همون مجلس عکس احمدی نژاد رو هم آتش زدند
برای اینکه اطلاعاتت زیاد بشه برو از اون کسی که بهت مطلب میده بپرس که همین اطلاح طلب ها در دانشگاه چه طور خاتمی رو هو کردند که محمد خاتمی اونجا گفت من صدای دشمن رو دارم اینجا می شنوم
در مورد بستن سایت و روزنامه اولا می دونی که چندتا روزنامه اصلاح طلب همین الان مشغول فعالیتند
ثانیا دوام اصلاح طلبی به دروغ گوییه اینقدر دروغ گفتند که اینها مجبور شدند سایتشون رو فیلتر کنند یه دونه دروغ تقلب رو هنوز نتونستند اثبات کنند با لجن پراکنی هاشون باعث شدند مملکت درسال88 چهار سال عقب بیافته توی هیچ جای دنیا به سایت ها و روزنامه های دروغ پراکن اجازه فعالیت نمیدن چرا ایران باید مستثنا باشه؟
گفتی:"بکشید ما را، ملت ما بیدارتر می شوند"
مثل اینکه وحشیگیری سبزی ها رو یادت رفته؟؟؟؟؟؟؟؟؟
اگر مثل بچه آدم شر به پا نکنید و آدم نکشید مملکت رو به هم نریزید اتوبوس و بانک آتیش نزنید هیچ کس کاری بهتون نداره

....از خودتونه

برای غالب حرف هات جوابی ندارم چون همه مبتنی بر دروغ تقلب هستند که تا تقلب رو نتونی اثبات کنی هیچ کدام از حرف های دروغت ارزش خوندن نداره
چون تمام مطالب سر تا پا دروغی که گفتی مبتنی بر دروغ تقلب بود و روال منطقی بحث تبدیل به یک سری ادعاهای بدون دلیل شده من تنها در صورتی می تونم این گفتار رو ادامه بدم که به صورت تفصیلی مدارک و مستندات محکمه پسند در مورد وقوع تقلب را ارائه دهید من فقط و فقط منتظر ارائه مدارک تقلب هستم
البته بعید می دونم که بخوای این بحث رو ادامه بدهید چون مسیر بحث از ادعاهای بی سند و مدرک به حرف های با سند و مدرک تبدیل می شود ودر جایی که نیاز به سند و مدرک باشد دست شما خالی است
دست شما غالبا در هوچیگیری و دروغگویی و اتهام زنی به این و آن بسیار باز است

سلام
ممنون از اینکه وقت گذاشتید ولی فکر نمی کنم این بحث ها راه به جایی ببرد

خسته از بی اخلاقی جمعه 31 خرداد‌ماه سال 1392 ساعت 23:32

از بی طرفی ایراندخت ممنونم
این نشونه درک بالای شماست

ممنون از لطفتون
من بی طرف نبودم ولی در این موقعیت من نباید جانب داری میکردم
موفق باشید

فاطمه سادات شنبه 1 تیر‌ماه سال 1392 ساعت 00:25

سلام ایراندحت عزیز

جناب " خسته از بی اخلاقی"

اتفاقا من هم تمایلی به ادامه این بحث ندارم. چون دست من کاملا پر هست ولی شما در حدی نیستید که بخوام سند و مدرکی به شما ارائه کنم. ساده ترین سند توصیه رهبری به حفظ حق الناس در انتخابات امسال هست. تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل

قصد من از اینکه بحث رو تا اینجا ادامه دادم این بود که امثال شما بهتر شناخته شوند که موفق شدم و گرنه وقت من با ارزش تر از اون هست که صرف متحجرینی چون شما کنم.

من از بدو تولد در یک خانواده انقلابی بزرگ شدم که از ابتدا با امام و انقلاب و سیاست بودند و اطلاعاتم مطابق واقع است. شما فکر میکنید همه مثل شما هستند که اطلاعات رو بهشون دیکته کردند با اندکی تصرف و تلخیص. کافر همه را به کیش خود پندارد.

توصیه میکنم از طرف هیچ کاندیدایی ناظر نشید چون بنده خدا یا رای نمیاره یا با تقلب رای میاره.

قیاس آقای احمدی نژاد با سید حسن خمینی قیاس مع الفارق هست. چون ایشون از نسل امام بودند نمیخواستند صداشون به گوش کسی برسه. اونهایی که در سخنرانی "سید محمد خاتمی "هیاهو کردند از همون گروهی بودند که در سخنرانی "سید حسن خمینی" هیاهو کردند.

خسته از بی اخلاقی شنبه 1 تیر‌ماه سال 1392 ساعت 01:35

تا جایی که فحش دادن و هوچی گری بود ماشالله خوب پای کار بودی
در پست قبلی هم پیش بینی کرده بودم که وقتی کار به ارائه سند و مدرک برسه از اونجایی که دروغگویی تون رو می شه جا می زنی که البته پیش بینی ام به وقوع پیوست ای کاش رفقای دیگه اصلاح طلب ببینند که تا وقتی هوچی گری و دروغگویی و حرف رکیک واتهام زنی است حرف برای گفتن دارند اما وقتی که کار به مدرک و دلیل برای اثبات حرف هاشون می رسه به بهانه (شما در حدی نیستید که من سند رو کنم )از ادامه گفتگو فرار می کنند
من نمی دانم که هنگام فحش وفحش کاری شما در حدی بودم که مخاطب ناسزاهایتان قرار بگیرم اما هنگام رو کردن سند و مدرک برای اثبات حرف هایتان یهویی حد و اندازه ام اومد پایین و در حدی نیستم که بخوایید سند رو کنید!!!!!!!!!!!!!!!!!
جالبه
عیب نداره همین که مشخص شد غالب حرف هاتون بی سند و مدرکه برام کافیه
اما در مورد سخن رهبر که فرمودند :حفظ حق الناس در انتخابات امسال
یعنی واقعا اگر یکی به شما گفت اتقوالله یا گفت مراقب باشید گناه نکنید این الزاما به معنای گناهکار بودن شماست؟
این همه آقا فرمود نظام به رأی مردم خیانت نمی کنه شما نشنیدید اما به محض یه توصیه ؛از توصیه مفهوم گرفتید که حالا که آقا گفته مراقب رأی مردم باشید یعنی دفعه قبل مراقب نبودند؟؟؟؟؟؟؟
گفتی وقتت با ارزش تر از اینیه که صرف متحجرینی مثل من بشه
تا ناسزاگویی بود و اتهام زنی بود وقتت با ارزشش نبود یهو تا کار به ارائه مدرک که رسید وقتت با ارزش شده
در ثانی از کجا فهمیدی من متحجرم آیا اینم جزءهمون ناسزاگویی هاست که توش استاد هستید یا جایی از حرفام بوی تحجر می داد ؟
ای کاش به جای آموزش تهمت زدن و ناسزا گویی آموزش دفاع منطقی و بدون دروغ از افکارت رو می دیدی
راستی منم اگر بیام دروغ بگم و اتهام تقلب بدون ارائه سند و مدرک به این و اون بزنم روشنفکر میشم؟
دیگه چه صفاتی برای روشنفکر شدن نیازه ؟
شمایی که خانوادتا اهل سیاست هستید و بابات اطلاعات مطابق واقع بهت می ده هنوز نتونستی دوتا مدرک محکمه پسند برای اتهام تقلب بیاری
قیاس احمدی نژاد با سید حسن چرا مع الفارقه احمدی نژاد آدم نیست؟حیوونه؟کف و سوت زدن توی مجلس یکی خوبه توی مجلس یکی بده؟
یادته دیروز بهت گفتم (فحش دادن وقتی بده که از طرف ما باشه اما اگر از طرف شما باشه عین تمدنه
سطل آشغال و بانک و اتوبوس آتیش زدن و بسیجی کشتن وقتی از طرف شما باشه اسمش اعتراض مدنیه وقتی از طرف ما باشه می شه باطوم زدن به زنان ودخترکان بی گناه
احترام به نظر و رأی اکثریت فقط در سال 76و92کاربرد دارد اما اگر اکثریت مردم حامی مخالفتان باشند نظر اکثریت دیگر ارزشی ندارد و باید با اتهام تقلب و اعتراض مدنی!!!!!!!!!!با اون مبارزه کنید
اگر در مطالب و ابراز نظرتان توهین و فحش باشد می گویید آزادی بیان است ولی اگر جواب بدهیم می گویید هوچیگر و نقد ناپذیرید
الان هم همینطوره اگه توی مجلس سید حسن سوت و کف بزنن یزیدیند اما اگر در مجلس احمدی نژاد سوت و کف بزنن و عکسش رو آتیش بزنن کار الهی کردند و قیاس مع الفارقه
باشه عیبی نداره باخره هرجوری شده باید حرفتون رو اثبات کنید
اما در مورد جمله ای که گفتی:
اونهایی که در سخنرانی "سید محمد خاتمی "هیاهو کردند از همون گروهی بودند که در سخنرانی "سید حسن خمینی" هیاهو کردند.
من وقتی میگم به هر طریقی که شده می خوای حرفت رو اثبات کنی کاری به راست و دروغ بودنش نداری کاری به سند و مدرکش نداری میگی نه
در تاریخ 16 آبان سال 1383محمد خاتمی در مراسم روز دانشجو توسط اصلاح طلبان هو شد و در پاسخ به این کار دانشجویان به آن ها گفت:
از اردوگاه اصلاح‌طلبان صدای دشمن به گوش می‌رسد
آیا اصلاح طلبانی که محمد خاتمی می گوید مجلس مرا بهم ریخته اند و صدای آن ها صدای دشمن است مجلس سید حسن را به هم ریخته اند؟
چرا به هر قیمتی دوست داری از افکارت دفاع کنی
قبل از اینکه بدونی حرفی که داری میزنی راسته یا دروغ می رفتی از یه بزرگترت می پرسیدی بعد اتهام میزدی
ای بابا ...
فحش تازه ای تهمتی دروغی چیز تازه ای اگه نداری من بخوابم
از شما ها انتظار سند و مدرک داشتن برای اثبات حرف هاتون خنده داره
اگر احیانا چیزی پیدا کردی که سند و مدرک محکمه پسند برای اثبات تقلب بود خبرم کن
حوصله ادعا شنیدن و فحش شنیدن و هوچی گری ندارم

ستاره شنبه 1 تیر‌ماه سال 1392 ساعت 10:18

به نام خدا

سلام

راستش امروز من روی موضوعی سرچ می کردم که این وبلاگ رو دیدم و تعداد نظرات این پست توجه منو جلب کرد.

چند تا سوال به ذهنم رسید که از این کسی که اینقدر ادعای اخلاق و منطق و ادب و فرهنگ دارند و بدون سند و مدرک چیزی نمی گویند و نمی پذیرند بپرسم.

شما دنیا را در چه اندازه می بینید؟

شما در کدامیک از این اعتراض های خیابانی دیدید که اصلاح طلبان سطل آشغال "به دست" باشند؟ نکته قابل توجه اینه که سطل آشغالهای آتش زده شده، سطل آشغالهای بزرگ کنار خیابون بود که نمیشد "به دست" باشه.

شما بر اساس چه سند و مدرکی میگید که این سطل آشعالها را اصلاح طلبان آتش زدند؟ خودتون از نزدیک شاهد این موضوع بودید؟ فردی را که مرتکب این کار میشد می شناختید؟ می دونستید اصلاح طلب بوده؟ یا بر اساس آنچه در سیما دیدید و دیگران به شما دیکته کردند میگید؟

شما بر اساس چه سند و مدرکی میگید این سطل آشغالها را همان اصلاح طلبانی آتش زدند که رای دادند؟ شاید کسانی بودند که اصلا رای ندادند.

شما بر اساس چه سند و مدرکی میگید اونهایی که هیجانی شدند و به خیابون ریحتند اصلاح طلب بودند و همون اصلاح طلب هایی که رای دادند، بودند؟ ما در این کشور گروه های ناراضی بسیاری داریم که لزوما اصلاح طلب نیستند، همانگونه که اصول گراهای بسیاری داریم که از رفتارهای سبعانه همفکرانشون در سال 88 شرمنده اند.تا اونجا که ما در سیما دیدیم اصلاح طلب هایی که رای نیاوردند، راه پیمایی در سکوت داشتند ولی متاسفانه با کج فهمی گروهی به اصطلاح اصول گرا به آشوب کشیده شد و بعد هم از طرف اصلاح طلب ها پاسخ داده شد.

صغری کبری می چینید ولی نتیجه گیری خوبی ندارید. رای نیاوردن اصلاح طلب ها باعث این نشد که هیجانی بشند و تو خیابون بریزند چون این اتفاق سال 84 هم افتاد. خودتون بهتر میدونید دلیلش چی بود و چرا پاسخ درستی به آنها داده نشد؟

شما منصف نبودید و برای اسناد و مدارکی که ارائه شد آسمون ریسمون بافتید. مثل همین حالا که به این خانوم میگید بزرگترت بهت یاد داده. شما از کجا چنین چیزی رو می دونید که دائما روی حرفتون اصرار می کنید؟ این موضوع در مورد شما هم صادق هست. میشه گفت شما هم بزرگترتون بهتون میگه چی بنویسید. متاسفانه شما خودتون را عقل کل میدونید و طرف مقابلتون را بچه فرض می کنید و اگر هم سندی نشون بدن میگید این سند از بچه ها قبول نیست. نمیدونم چه قدر تحصیلات دارید ولی پیشنهاد میکنم کتابهای منطق را مرور کنید.

.

سلام ستاره جان خوش اومدی
بحث سر این پست خیلی ریاد و طولانی شده
درست میفرمایید ولی چون قرار شده در این مورد من اظهار نظر نکنم باید منتظر جواب دوستانمون زهرا و فاطمه سادات و خسته از بی اخلاقی باشیم،
منتظر حضور مجدد شما هستم عزیز

خسته از بی اخلاقی شنبه 1 تیر‌ماه سال 1392 ساعت 12:44

باسلام
سوال اولتون رو نفهمیدم
(شما دنیا را در چه اندازه می بینید؟)
در مورد سوال دوم باید بگویم حق باشماست و اشتباه از من بود هیچ اصلاح طلبی سطل آشغال به دست نبود
در جواب سوال سوم باید بگم که من در غالب درگیری ها در بین اصلاح طلب ها بودم تا به عنوان ناظر ببینم چه اتفاقی افتاده و چه اتفاقی می افتد در قضیه کوی دانشگاه 88 خودم با چشمانم دیدم که آمدند و یک کامیون را آتش زدند خیلی از کارهای اصلاح طلب ها رو با چشمام دیدم
اما در مورد این که این خشونت ها آیا از طرف اصلاح طلب ها بوده یا از طرف دیگران باید خدمتت عرض کنم که اولا کسی جرأت نداشت انفرادی دست به آشوب و خرابکاری بزند بنابراین همانطور که من دیدم و قطعا شما هم دیدید این خشونت ها و به آتش کشیدن ها و شیشه خورد کردن ها فقط و فقط در جمع هزاران نفری اصلاح طلب ها صورت می گرفت حالا اگر کسی که در بین اصلاح طلبان خرابکاری را انجام می دهد اگر به تنهایی این کار را انجام می دهد و اون شخص اصلاح طلب نیست؛ چون این کارها در جمع اصلاح طلب ها صورت می گرفت اصلاح طلب ها سریعا می تونستن اون فرد (به قول شما غیر اصلاح طلب و به قول یکی دیگر از نویسنده های این وبلاگ بسیجی)رو دستگیر کنند و هم طبق رویه اصلاح طلبی کتکش بزنند و هم از بد نام شدن اصلاح طلب ها جلو گیری کنند (همانگونه که اینجانب شخصا شاهد بودم روز قدس در خیابان کارگر که تظاهرات سبزی ها و متدینین در یک خیابان صورت می گرفت عقلای اصلاح طلب بین اصلاح طلب ها و متدینین می ایستادند و از بروز درگیری توسط اصلاح طلب ها جلو گیری می کردند)
اگر هم این آشوبگری ها و خرابکاری ها در جمع اصلاح طلب ها و به صورت دسته جمعی توسط اصلاح طلب ها صورت می گرفت که دیگر واضح است و نیازی به توضیح ندارد
زیرا اگر به قول شما چهار نفر از این وری ها خرابکاری می کردند و گردن شما می انداختند(که غلط بودن این فرضیه در پاراگراف بالا توضیح داده شد)در دسته های چند ده هزار نفری که همه مشغول پاره آجر پرانی هستند چه طور می شود تصور کرد که همه این چند ده هزار نفر بسیجی هستند و با چند ده هزار نفر دیگر از مردم درگیر شده اند تا نام اصلاح طلب ها رو خراب کنند یک بار دیگه هم عرض کردم اینجانب شخصا یه همچین درگیری را در روز 13 آبان در میدان ونک با چشمانم شاهد بودم به علت رسیدن اذان ظهر بقیه توضیحات انشالله بعد از نماز
حمله صد ها نفر از دانشجویان اصلاح طلب و آتش زدن کامیون در کوی دانشگاه را هم بعید می دانم بخواهید گردن حزب الله بیاندازید چون بعید می دانم بتوانید برایش توجیهی بسازید

خسته از بی اخلاقی شنبه 1 تیر‌ماه سال 1392 ساعت 13:07

در جواب سوال چهارمتان باید بگویم که :چه فرقی می کند آدم کشی ها و اتوبوس آتش زدن ها و شیشه بانک خورد کردن ها و ایجاد رعب و وحشت و بستن خیابانها توسط اصلاح طلبانی اتفاق افتاده که رأی دادند یا توسط اصلاح طلبانی صورت گرفته که رأی ندادند مهم اینه که همه این آشوب ها و خشونت ها توسط اصلاح طلب های مدعی گفتگو و حقوق بشری و مدعی احترام به نظر اکثریت افتاده
در ضمن هیچ اصولگرایی از دفاع کردن مظلومانه برادران اصولگرا در سال88 شرمنده نیست به جز قضیه سبحان وکهریزک (که کهریزک کار اصولگراها نبود کار یک قاضی بود که اکثر اصولگراها از او ابراز برائت کردند)
این ادعای بدون دلیلی که مطرح کردید رو نفهمیدم اگه توضیح بیشتر بدید ممنون می شمدر ضمن پس از توضیح سند و مدرک محکمه پسند رو هم ارائه کنید تا این حرفتون مانند بقیه حرف های اصلاحطلبها بی سند و مدرک و صرف ادعا نباشد:(اصلاح طلب هایی که رای نیاوردند، راه پیمایی در سکوت داشتند ولی متاسفانه با کج فهمی گروهی به اصطلاح اصول گرا به آشوب کشیده شد و بعد هم از طرف اصلاح طلب ها پاسخ داده شد)
در مورد این جمله تون که گفتید:(صغری کبری می چینید ولی نتیجه گیری خوبی ندارید. رای نیاوردن اصلاح طلب ها باعث این نشد که هیجانی بشند و تو خیابون بریزند چون این اتفاق سال 84 هم افتاد.)باید بگم در سال 84 اگه اصلاح طلب ها توی خیابان نریختن دلیلش این بود که نمیتونستن بگن رییس ما یعنی خاتمی تقلب کرده که مخالف خودش رو روی کار بیاره اونجا دروغشون خیلی واضح بود و اصلا حرفی بود که با هیچ عقل سلیمی جور در نمی آمد که خاتمی بخواد تقلب کنه تا دشمنش رو رییس جمهور کنه اما در سال 88 این دروغ رو می شدبا کمی ماست مالی به بعضی قبولاند که رییس جمهوری برای ابقای خودش تقلب کرده (مثلا با این ماست مالی که میر حسین داماد لرسانه آیا لرها که همگی مادرزن میر حسینن میشه به دامادشون رأی ندن نه خدایی میشه؟یا مثلا بگن که اعلام نتایج ده مرحله ای وزارت کشور با درصد کمی خطا بر روی یک خط قرار گرفته و معلومه که رأی ها از قبل دستکاری شده
دو اتفاقی که امسال هم افتاد و قالیباف و جلیلی در زادگاه خودشون از روحانی کمتر رأی آوردن و اعلام ده مرحله ای وزارت کشور بر روی یک خط قرار داشت اما امسال مثل اینکه کسی ادعای تقلب نمی کنه بر خلاف اون سالی که کاندیداشون رأی نیاورده بود)
جالبه نه
خدایش جالب نیست ؟

جا داره منم یک نکته اضافه کنم
تقلب در انتخابات چیزی نیست که دست رئیس جمهور باشه فراتر از اختیارات اونهاست. تقلب 88 کار احمدی نژاد نبود. احمدی نژاد بی قانون شکنی کرد کاری که رهبر هم در این زمینه انجام داده بود ولی تقلب در تعداد آراء چیزی جز اختیارات رئیس جمهور است

خسته از بی اخلاقی شنبه 1 تیر‌ماه سال 1392 ساعت 14:51

اگر تقلب در انتخابات جزء اختیارات رییس جمهور نیست پس تقلب در انتخابات مجلس ششم کار چه کسی بود
نکنه حکومت برای سر کار آوردن بهزاد نبوی و محمد رضا خاتمی تقلب کرده بود؟
تقلب در مجلس ششم با دروغی که اصلاح طلب ها مبنی بر تقلب88گفتند متفاوت بود اون شعار نبود بلکه اثبات شد با باز شماری بعضی صندوق ها رفسنجانی که تا آن موقع رأی نیاورده بود رأی آورد منتها به خاطر این کار زشت اصلاحطلب ها که اونموقع منفعتشان در دشمنی با رفسنجانی بود آقای هاشمی استعفای خود را از نماینده مجلس شدن اعلام کرد
و رهبر با حکم حکومتی انتخابات مجلس ششم را تایید کرد

ستاره شنبه 1 تیر‌ماه سال 1392 ساعت 15:05

سلام مجدد و سپاس از ایراندخت و سرکار خسته از بی اخلاقی

عرض به حضورتون که برخی شیشه شکستن ها در سال 88 هم به دست بسیج و نیروی انتظامی صورت گرفت که بعد از این ماجرا، نیروی انتظامی مجبور شد خسارت پرداخت کنه.(خودم شاهد شیشه شکستن بسیجی های محلمون در پاسداران بودم)

دفاع برادران اصول گرا خیلی هم موجه نبود. به همین دلیل رهبر انقلاب دیه مجروحین و آسیب دیده گان رو پرداخت کردند. (قاعدتا معقول نیست کسی در یک دفاع محق باشه و طرف مقابل رو مجروح کنه و بعد دیه اش رو بپردازه. مطمئنا ایشون خوب میدونستند این دفاع مظلومانه شما خیلی هم به جا نبوده)

همون طوری که شما در حادثه کوی دانشگاه بودید و حرفتون مستند و محکمه پسند هست من هم در اون راه پیمایی بودم و دیدم چه اتفاقی افتاده و حرفم مستند هست.

شما در اولین کامنتتون مرقوم فرمودید که "رای ندین بهتره چون فردای انتخابات..........." یعنی رای دادن رو دلیل به خیابون ریختن دونستید، من هم عرض کردم از کجا می دونید اونهایی که هیجانی شدن و به خیابون ریختن همونهایی بودن که رای دادن؟
شاید اصلا رای نداده بودن و شاید ترکیب این دو گروه بودند و شاید رای داده بودند. پس رای دادن دلیل به خیابون ریختن نیست

ذکر این نکته رو هم لازم میدونم که اگر حسب فرمایش شما در پاسخ به فاطمه سادات، رفتار خشونت آنیز شما در سال 88 به این دلیل بوده که اصلاح طلبان نظم عمومی را به هم ریختند و باعث سلب آسایش مردم شدند، چرا در همان حمله به بیت آیت الله صانعی که حسب فرمایش خودتون ناظر بودین، اصول گراها باعث سلب آسایش مردم محل شدند و رفت و آمد را مختل کردند و با سر و صدا باعث آزار اهالی محل شدند، اونهم فقط به این دلیل که آقای کروبی پس از مراسم ختم پدر آقای میر هادی، مهمان ایشان بودند.؟ یا مراسم تشییع جنازه مرحوم آیت الله منتظری را به هم ریختند و با حضورشون مانع مراسم ختم برای ایشان شدند؟ آیا با شما هم به خشونت رفتار شد؟شاید هم چون این رفتار را شما انجام دادید اشکال نداشت.

می بینید که خودتون هم اعتراف کردید که قاطی جماعت اصلاح طلب در هر مراسم خشونت آمیزی بودید، خوب پس فاطمه سادات درست میگفته ، شاید این آتش زدن ها و هرج و مرج ها کار نفوذی هایی چون شما بوده و به گردن اونها می انداختید. چه سند و مدرکی دارید که محکمه پسند باشه؟

اجالتا خدا نگه دار تا بعد. من مثل شما بیکار نیستم

خسته از بی اخلاقی در جواب ستاره شنبه 1 تیر‌ماه سال 1392 ساعت 18:20

اولا که عجالتا با عین است نه با الف
در ثانی دور از ادب است که کسی حرفش را بزند و برود
یا حرف نزند یا جواب طرف مقابل رو هم بشنود و بعد برود
نکته بعد در جواب اینکه برخی شیشه شکستن ها در سال 88 هم به دست بسیج و نیروی انتظامی صورت گرفت
کار غلط غلطه از هرکسی که می خواد باشه
اون کار غلط اگر یه زمانی سند بیاری و اثبات بشه غلطه و ما اصرار بر ماسمالی کار غلط نیروهای خودی نداریم
ما بحثمان بر سر چهار تا کار غلط از دو طرف نیست بر کلیت جریان سبزی ها و متدینین است که کدام طرف با ادعایی که هیچ وقت ثابت نشد به خیابان ریختند و آشوب به پا کردند و نظم و امنیت کشور رو به هم ریختند و کدام طرف در مقام دفاع مجبور به انجام کارهایی شدند که نمی خواستند؟
در جواب اون بخش از فرمایشاتون که فرموده بودین:
من هم در اون راه پیمایی بودم و دیدم چه اتفاقی افتاده
نه مشخص کردین منظور از اون راهپیمایی کدوم راهپیماییه و نه اشاره به اتفاقات مورد نظر کردید که در نتیجه معلوم نیست با این جمله چه چیزی را می خواهید اثبات کنید
در جواب بخشی از سخنانتان که فرموده بودید:
یا مراسم تشییع جنازه مرحوم آیت الله منتظری را به هم ریختند
در جواب باید عرض کنم من از ساعت نه صبح که تشییع جنازه شروع نشده بود در خیابان بهار قم بودم و تا شب ؛و آخر مراسم منتظری حضور داشتم و باید به خدمتتون عرض کنم
که به هم ریختن تشییع جنازه حرفی کاملا بی اساس و دروغ است زیرا هم عده ای زیادی از مریدان منتظری از نجف آباد به قم آمده بودند و هم عده زیادی سبز پوش و بی اعتقاد به منتظری به صورت سبز پوش از تهران برای عرض اندام به قم آمده بودند و آنقدر جمعیت زیاد بود که امکان بهم رخته شدن تشییع جنازه توسط چهارتا بسیجی افراطی نبود
در مورد این نکته که فرموده بودید:
و با حضورشون مانع مراسم ختم برای ایشان شدند؟
باید عرض کنم که مراسم ختم منتظری در مسجد اعظم حرم حضرت معصومه برگزار شد که ختم بعد از نماز مغرب و عشا بود و بالتبع همه نجف آبادی ها و همه تهرانی ها به شهر خودشون برگشته بودند و در نماز حرم طبق معمول همیشه دینداران شرکت کرده بودند از طرفی مسجد خانه خداست به زور که نمی شود عده ای را از حرم حضرت معصومه و مسجد اعظم بیرون کرد و عده ای دیگر را جایگزین کرد خب وقتی دینداران فهمیدند قرار است در مسجد اعظم مراسم ختم منتظری برقرار شود بدون اینکه سطل آشغال آتش بزنند بدون اینکه اتوبوس آتش بزنند بدون اینکه بسیجی بکشند بدون اینکه اتهام به این و آن بزنند سر جای خود نشستند و به ادامه تعقیبات خود مشغول شدند
عجیبه شما آدم کشی و خرابکاری و ایجاد نا امنی و شرارت را مبارزه مدنی می دونید اما بلند نشدن از سجاده نماز را گناه نا بخشودنی می نمایانید
در مورد این بخش از فرمایشاتتون :
شاید این آتش زدن ها و هرج و مرج ها کار نفوذی هایی چون شما بوده و به گردن اونها می انداختید.
باید بگم که یک بار جواب این مطلب رو دادم ای کاش با مطرح کردن اتهام تکراری وقت منو نمی گرفتید
اگر در جمع اصلاح طلب ها یک متدین خرابکاری بکند بقیه اصلاح طلب ها هم میتونستن جلوش رو بگیرند هم طبق روالشون کتکش بزنندو...اما وقتی جلوگیری نکردن اصلاح طلب ها معقول به نظر می رسه که همه اصلاح طلب های حاضر با اصلاح طلب های اغتشاشگر هم دست باشند و البته هم عقیده در نحوه خرابکاری و خشونت
اما وقتی آدم می بینه ده ها هزار نفر سبز پوش با پاره آجر مردم را نشانه گرفته اند اصلا جای بحث باقی نمی ماند

زهرا شنبه 1 تیر‌ماه سال 1392 ساعت 19:36

به نام خدا
سلام ستاره جان. ممنون که به جمع ما پیوستین. کلامتون عسله. خدا حفظتون کنه.

ستاره شنبه 1 تیر‌ماه سال 1392 ساعت 23:53

جناب خسته از بی اخلاقی‏ متاسفانه اونقدر هم که می فرمائید منصف نیستید. به همین متنتون رجوع کنید و ببینید چند مرتبه گفتید‏ " اصلاح طلبان‏"‏ و "متدینین‏"‏. در متن قبلی هم فرموده بودید. شما بر اساس کدام سند و مدرک خودتان را متدین می دونید و اصلاح طلبان را بی دین؟ واقعا براتون متاسفم.

ستاره یکشنبه 2 تیر‌ماه سال 1392 ساعت 00:03

البته از تهمتهایی که به فاطمه سادات زدید‏(بهت دیکته می کنند، بهت اطلاعات غلط دادند، بابات بهت یاد میده‏)‏ میشد حدس زد که خیلی هم اخلاق مدار نیستید. شما در تشییع جنازه نبودید وگرنه برادران همفکر خودتون را که در همان خیابان شهید محمد منتظری موقع ظهر سر کوچه 14 پشت به قبله و رو به حرم نماز وحدت خوندند و آماده حمله بودند می دیدید یا اون گروهی که بعد از اذان مغرب مزاحم مجلس ختم زنانه شدند را مشاهده می فرمودید

وای!!!!
اینو منم نمی دونستم. خدا سزای همشونو بده

زهرا یکشنبه 2 تیر‌ماه سال 1392 ساعت 11:47 http://dokhteiran.blogsky.com/#

به نام خدا
منم اینو میدونم که پسر آیت الله منتظری مجلس ختم رو برای حفظ جان مردم برگزار نکرد.

خسته از بی اخلاقی یکشنبه 2 تیر‌ماه سال 1392 ساعت 12:34

نکته اول در مورد بی دین بودن اصلاح طلب ها سند ارائه کردن خنده دار است شما اگر به ظواهر اصلاح طلب ها در راهپیمایی هاشون مراجعه می کردی و به ظواهر متدینین حزب الله مراجعه می کردی خیلی چیزها دستگیرت می شد
اگر این حرف غلط رو بزنی و بگویی از روی ظاهر افراد نمی شود باطن آن هارا تشخیص داد
میگوییم که از کوزه برون تراود هر آنچه در اوست
بر فرضی که بخواهی خیلی چشمت رو روی حقایق ببندی و بگویی از روی ظاهر آدم ها نمیشه قضاوت کرد بگی آتش زدن پرچم و بیرق اباعبدالله در روز عاشورا هم الکی بوده برای بدنام کردن شما ها اومدن به خیمه اباعبدالله اهانت کردن و اونو به آتش کشیدن!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
برفرضی که بگی کشف حجاب برخی از یاران میرحسین شبهای قبل از انتخابات کار استکبار جهانی برای بد نام کردن شما بوده!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
در مقابل کار اصلاح طلب ها در روز قدس چی میگی ؟
ظهر جمعه بعد از راهپیمایی پایین خیابان کارگر نزدیک نماز جمعه ماشین های تانکر آب آوردن که متدینین میرفتند وضو می گرفتن برای خوندن نماز اصلاح طلب ها هم وسط ماه رمضون می رفتن آب می خوردن
خیلی با حال بود دسته جمعی به صورت علنی روزه خوری می کردند (شخصا حضور داشتم)
البته فکر کنم اینجا هم کار کار استکبار جهانی برای بد نام کردن اصلاح طلب ها بوده مثل بسیجی کشی ها و اتوبوس آتش زدن ها و وحشیگیری ها و سطل آشغال آتش زدن ها و خیابان بستن ها و جامعه نا امن کردن ها که همه و همه کار استکبار جهانی بوده خدا این استکبار جهانی رو لعنت کنه که اینقدر باعث بد نام شدن اصلاح طلب ها شده!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!1
نکته بعد
من دارم بهت میگم شخصا از 9صبح تا شب توی واقعه منتظری بودم واین درگیری که می گی توی تشییع جنازه اتفاق افتاد از اساس دروغه تو باز هم برای اثبات حرف هات مثل بقیه اصلاح طلب ها از هر روشی برای رسیدن به هدفت استفاده می کنی من وقتی می گم شما اطلاعاتتون رو از بزرگترهاتون می گیرید برای همینه اگه خودت توی تشیع جنازه بودی مجبور نمی شدی یه حرفی بزنی که حالا به زور بخوای ماستمالی اش کنی(احتمالا الان هم میگی در تشییع جنازه حضور داشتی و شاهد حمله وحشیانه چند بسیجی به ده ها هزار نفر سبزی که از تهران اومده بودند و ده ها هزار نفر که از نجف آباد اومده بودن بودی عیبی نداره ما عادت داریم صبرمونم زیاده شعار تمل مخالف رو شما میدید عملش رو مامیکنیم شعار احترام به نظر اکثریت رو شما میدید عملش رو ما میکنیم شعار ....)
عیب نداره اما برای آگاهی رفقای دیگه می گم که تشییع جنازه ساعت 12 ظهر تموم شد اما این خانم محترم معتقده که در ساعت 2بعداز ظهر در تشییع جنازه منتظری درگیری پیش اومده!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
عیب نداره ما به دروغگویی های اصلاح طلب ها و به بی اخلاقی اصلاح طلب ها در راه رسیدن به اهدافشون عادت کردیم
در ضمن هنگام نماز من نزدیک خونه منتظری بودم و به شخصه ندیدم کسی پشت به قبله نماز بخونه اینم یه دروغ دیگه و یه حرف بی سند دیگه اصلا کاری به سند ستاره خانم ندارم خود شما باورتون میشه یه دروغ به این بزرگی رو که بخوان برای بد نام کردن طرف مقابل بگن پشت به قبله نماز خونده!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
از بس تقاضای سند و مدرک کردیم خسته شدیم یکی نیست بیاد تقلب رو با سند محکمه پسند اثبات کنه یکی نیست با سند حرف بزنه
همه حرف ها باد هواست
عیبی نداره من نمی تونم با اصل و اساس شما که حرف زدن بر باد هواست مخالفت کنم

شما یه سری چیز دیدی خانم ستاره یه سری
به همون اندازه ای که میشه حرفای شما روو باور کرد حرفای خانم ستاره رو هم میشه

در مورد اعتقادات آدمها اینطوری قضاوت نکنید نه شما نه هیچ کس دیگه در این حد نیستید که به کسی انگ بی دینی بزنید یا کسی رو با ایمان حساب کنید...
داری تند میری برادر!

خسته از بی اخلاقی یکشنبه 2 تیر‌ماه سال 1392 ساعت 14:00

از بابت انگ بی دینی زدن معذرت می خواهم کار من کار غلط و اشتباه بود

در این زمینه دوستان اصولگرا زیاده روی می کنن.
خواهش میکنم.

خسته از بی اخلاقی یکشنبه 2 تیر‌ماه سال 1392 ساعت 14:29

عارف معاون اول دولت اصلاحات : انتخابات 92 پرونده شبهه تقلب را برای همیشه بست
http://alef.ir/vdcaawn6049noa1.k5k4.html?190887

ستاره یکشنبه 2 تیر‌ماه سال 1392 ساعت 19:28

جناب خسته از بی اخلاقی
شما برای بودنها و دیدنهای خودت مگر سند و مدرک ارائه می کنید که از من مدرک میخواهید؟ چرا هر چه شما میگید بی سند و مدرک درسته ولی حرفهای ما نیاز به سند و مدرک؟
کوچه 14‏(نگفتم ساعت 14‏)‏ دو تا چهار راه با حرم فاصله داره. بالاخره شما تو حرم بودی یا اینجا بودی؟ من که بودم و دیدم. قبله را بلد نبودند من بهشون گفتم.

ستاره جان اینایی که شما می فرمایید رو من با چشم خودم ندیدم ولی متاسفانه همون روز چیزهایی دیدم که حرفهای شما قابل باور تر از اقای خسته بی فریادی به نظر میاد.

ستاره یکشنبه 2 تیر‌ماه سال 1392 ساعت 19:36

بعد از نماز مغرب و عشا، شما تو مسجد اعظم بودی و اتفاقات اونجا را دیدی یا در منزل ایشون؟ من و مادرم میخواستیم بریم متدینین نگذاشتند.
ضمنا شیشه شکستن چند تا بسیجی اصلا چیز ساده ای نیست که طبیعی باشه. اگر اصلاح طلبها کاری کنند خوب به قول شما تقیدات مذهبی ندارند ولی شما که خودتان را "متدینین‏"‏ می دانید اگر خلاف کنید هم اسلام و انقلاب و نظام را بدنام کردید و هم شیعه را خشن نشان دادید پس گناه شما نابخشودنی است.

ستاره یکشنبه 2 تیر‌ماه سال 1392 ساعت 19:44

این روحیه شما را که به محض فهمیدن اشتباهتون عذر خواهی می کنید تحسین می کنم.
به خاطر تهمتهایی که بدون هیچ سند و مدرکی و فقط بر اساس برداشت شخصی به فاطمه سادات و به همه اصلاح طلبها زدید هم عذر خواهی کنید. تهمت زدن با متدین بودن منافات دارد. شما حق ندارید چیزی را به یک جمع نسبت دهید. اگر حتی یک نفر از آن جمع چنین چیزی در موردش درست نباشه مدیون او هستید. آخرت خود را به خاطر دنیای دیگران خراب نکنید و متدینین را بدنام نکنید.

زهرا یکشنبه 2 تیر‌ماه سال 1392 ساعت 20:04

به نام خدا
سلم ستاره جون
آدمی که به همه اصلاح طلبان انگ بی دینی میزنه ارزش پاسخ دادن نداره. حداقل حرمت مخاطبشو باید نگه میداشت. قبلا هم گفتم «کسی که خودشو به خواب زده نمیتوان بیدار کرد».

خسته از بی اخلاقی یکشنبه 2 تیر‌ماه سال 1392 ساعت 20:46

زهرا خانم و ستاره خانم اگر دلیل و مدرکی بر اثبات تقلب داشتن بحث رو با این جملات منحرف نمی کردند اگر یه مقدار مطالعه کنید فحش ها و بی نزاکتی های فاطمه سادات و دروغگویی های رفقا رو ببینید روتون نمیشه به اینکه من گفتم مطلبت رو از بابات می گیری بگی تهمت افترا قتل دزدی آدمکشی
بازهم میگم اگر حرف منطقی همراه سند و مدرک داشتید می گفتید راستی کسی نمیدونه چی شد تا بحث به ارائه مدرک رسید چی شد یهو فاطمه سادات وقتش ارزش پیدا کرد
این دروغگویی های رفقا اتهام تقلب زدن رفقا فحش و بی نزاکتی رفقا چطور احساسات شما را برنینگیخت یه جمله مودبانه شاید خلاف واقع من احساسات شما رو جریحه دار کرد
منو نمیتونی با منحرف کردن بحث بفریبی
من سند و مدرک برای دروغ بزرگ تقلب می خوام بقیه حرف های بی سند باد هواست
بعید میونم شما هم مانند فاطمه سادات وقتی بحث به سند و مدرک در مورد دروغ بزرگ تقلب رسیده بخواید ادامه بدید دروغی که ریشه تمام این بحث هاست عامل کشته شدن افرادی شده که ما سرشون بحث می کنیم عامل تمام نا امنی ها و بی نظمی ها وآتش زدن ها و کارهای خلاف دو طرف شده
فکر کنم شما هم از این لحظه وقتتون با ارزش تر از صحبت کردن باشه
ناسزاگویی و تهمت زدن که نیست وقت داشته باشید

خسته از بی اخلاقی یکشنبه 2 تیر‌ماه سال 1392 ساعت 22:51

در ضمن زهرا خانمی که نصف مملکت ایران رو احمق میدونی شما دم از اخلاق نزن که خیلی ضایع بازی میشه در ضمن
راه خوبی برای فرار از پاسخ به سند محکمه پسند در مورد دروغ بزرگ(تقلب) انتخاب کردید
دروغی که یکی یکی بزرگان اصلاح طلب دارن بهش اعتراف می کنن هاشمی روحانی عارف ووو
دروغی که مبدء تمام درگیری ها و اتوبوس آتش زدن ها و بسیجی کشی ها شد
دروغی که ریشه اجبار حزب الله به دفاع مظلومانه در مقابل آشوبگران شد
دروغی که سالهای سال ایران را به عقب برد
دروغی که...
زهرا خانم شما هم منتظر باش اگه ستاره خانم نظری داد شما هم تأیید کن

دوست من فکر میکنم ادامه بحث بیهوده باشه. هم زهرا هم فاطمه سادات از دوستان عزیز من هستن و شما اجازه ندارید در وبلاگ من بی احترامی کنید

شما هم برای هیچ کدوم از حرفاتون سند و مدرک ندارید فقط مدام میگید من اینو دیدم من اونو دیدم جالبه چون اتفاقاتی که شما شاهدش بودین رو ما دقیقا برعکس دیدیم.
به نظر چندان منطقی نمیایین که توقع یک بحث منطقی دارید
خواهشا بحث رو تموم کنید

خسته از بی اخلاقی یکشنبه 2 تیر‌ماه سال 1392 ساعت 23:51

آخرین کلام والسلام
شما اگر به یه بد بختی تهمت دزدی بزنی آیا شما در دادگاه برای قاضی باید سند و مدرک رو کنید یا دزد برای اثبات بی گناهی اش باید سند و مدرک بیاره
اتهام تقلب رو شما زدید و بر اساسش کشت و کشتار و بی نظمی راه انداختید و نا امنی ایجاد کردید اونوقت من سند و مدرک بیارم که به خدا ما تقلب نکردیم؟
ای کاش انصاف را مراعات می کردید و به دوستتون که منو احمق خوند هم تذکر می دادید
(میخواست خدا احمق خلق نکنه. معلوم نیست اون بالا داره چکار میکنه)
ای کاش انصاف را مراعات می کردید و نسبت به بی حیایی که فاطمه سادات نسبت به من داشت هم تذکر می دادید
(مگس عرصه سیمرغ نه جولانگه توست )
ای کاش یک دهم ترحمی که نسبت به فاطمه سادات دارید نسبت به یک هموطنت که نمیشناسی هم داشتی
فاطمه ساداتی که منطق من را منطق جاهلان و دیوانگان خواند
مواجب بگیر حکومت خواند و توجیه کرد
خیلی چیز ها در این بحث مشخص شد خیلی فایده ها داشت
خیلی چیزها مشخص شد من یک چیز و تنها یک چیز خواستم اون هم سند اتهامی که به نظام زدید و ریشه تمام مباحثات و مشاجرات و درگیری ها شد اما خب همه چیز و همه ناسزایی شنیدم جز سند اتهامی که زدید
بعدش هم متهم به بی احترامی کردن هم شدم این روال روزگاره به جای جواب ناسزا بگو بعدش هم انگ بد اخلاقی رو به طرف بچسبون
در هر صورت از آشنایی با شما خوشوقت شدم به امید روزی خالی از بداخلاقی و اتهام
من از ناسزاها و تهمت ها و رفتار شما ناراحت نشدم امیدوارم شما هم از صراحت لهجه من ناراحت نشده باشید
بازهم پیروزی دکتر حسن روحانی را به شما و تمام مردم ایران بلاخص اون نصف مردمی که بهش رآی دادن تبریک میگم
خداحافظ
بااااااااااااااااااااای

(میخواست خدا احمق خلق نکنه. معلوم نیست اون بالا داره چکار میکنه) اینو فاطمه سادات نگفتن و فاطمه گفتن و منظورش اصلا شما یا شخصیت خاصی نیوده.
شما در ازای کدوم حرفتون سند دادید که توقع سند دارید از دیگران؟؟؟

اصلا قصد بی احترامی نداشتم فقط دیدم که این بحث هیچ وقت نتیجه ای واحد نخواهد داشت.

ممنونم که این مدت وقت گذاشتید و از اطلاعاتتون به ما رو هم در جریان گذاشتید

ستاره دوشنبه 3 تیر‌ماه سال 1392 ساعت 00:30

با سلام خدمت همه عزیزان و تبریک میلاد نیمه شعبان

خداوند دلهای مؤمنین را به هم نزدیک گرداند و عاقبت همه ما را ختم به خیر کند. انشاءالله

عید شما هم بارک ستاره جان

فاطمه سادات دوشنبه 3 تیر‌ماه سال 1392 ساعت 01:54

سلام خدمت ایراندخت عزیزم، زهرا و جناب خسته از بی اخلاقی

ایراندخت عزیز

از این که این مدت حوصله کردی، سپاسگزارم و اجازه میخوام کلام آخر رو بگم.

جناب خسته از بی اخلاقی

خدا را شاهد می گیرم که منظور من از "پولی که بهتون میدن" یارانه بود و شما برداشت نادرستی کردید و این برداشت نادرست شما تهمتی بود که به من زدید. من به شما گفتم ولی باز هم تکرار کردید.

چند بار بهتون گفتم کسی که جمله "میخواست خدا احمق خلق نکنه......." رو من نگفتم ، فاطمه و فاطمه سادات دو نفر هستند ولی باز جمله خودتون رو تکرار کردید و به من تهمت زدید

از ابتدا هم وقت چندانی برای این کار نداشتم ولی با دو منظور ادامه دادم. اول اینکه در موقع بحث، شما و همفکرانتون بیشتر شناخته بشید که موفق شدم و دوم اینکه شاید بتونم اندکی شما را متوجه اشتباهاتتون بکنم که باز هم موفق شدم.

بحث رو ادامه ندادم چون دیدم شما فقط خودتون و دیده ها وشنیده های خودتون رو قبول دارین و من هر چی بگم یا به من یاد دادن، یا اطلاعات غلط دادن،............ در حالی که من به لحاظ سنی و تحصیلی و آگاهی های سیاسی و اطلاع از مسائل روز و فعالیت های اجتماعی در حدی هستم که خودم می بینم، خودم می فهمم، خودم تحلیل می کنم و خودم تشخیص میدم ولی شما برای اینکه خودتون و اطلاعات خودتون رو موجه جلوه بدین چند مرتبه گفتین بهت دیکته می کنن، بهت یاد میدن، .... و من نتیجه گرفتم در حدی نیستید که من بحث رو ادامه بدم. یعنی شرایط بحث رو رعایت نمی کنید.

اگر لحن گفتار من سرشار از بی حیایی و هرزه گویی و .... هست، این روش شما در سال 88 بود و در اولین کامنت خودتون که در مورد رای ندادن ما نظر دادین و در بسیاری از پاسخ دادنهاتون دقیقا همین لحن رو دارین (میتونین دوباره به عنوان یک شخص دیگه بخونین تا متوجه لحن استهزائشون بشین) و من میخواستم با لحن شما با خودتون صحبت کنم. اگر این لحن غلط هست شما چرا انجام میدین؟

به هر آنچه گفتم اطمینان و اعتقاد دارم و از اونها دفاع می کنم چون حاصل دیده ها و شنیده ها و تحلیل های خودم هست و مثل شما، دیده ها و شنیده ها و تحلیل های خودم رو قبول دارم.

برای شما و برای خودم و برای همه دوستان و هم وطنانم، آرزوی موفقیت در تشخیص راه درست و حرکت در صراط مستقیم الهی رو دارم و همه را به خدا می سپارم.

موید باشید به تاییدات الهی و میلاد منجی عالم بشریت بر همه شما مبارک باد