بازگشت اصلاحات

بهزاد شنبه 25 خرداد‌ماه سال 1392 ساعت 17:41

سلام چطوری ؟
کجا بودی اینهمه وقت؟
راستی رأی آوردن کاندیداتون مبارک!!!!!!!!!!1
صد سال به این سالها!!!!!!!!!!!!!!!!!
ایشالله همیشه مثل الان خوشحال باشی
به امید مطالب تازه
بای

سلام
چند روزی هست که برگشتم اما شما نبودید.
من همیشه خوشحالم.
ممنون

زهرا شنبه 25 خرداد‌ماه سال 1392 ساعت 18:20

به نام خدا
سلام ایراندخت عزیز. خدارو شکر که اصلاح طلبی پیروز جمود و تنگ نظری و حماقت شد. باید تا آخر ایستاد. اصلاحات از تک تک مردم ایران اصلاحگر میطلبد. فرهنگ این مملکت نیازمند بازسازی است. همت کنیم

سلام
به امید ظهور اصلاحگر بزرگ
همه چی نیاز به اصلاح داره اینجا. همت کنیم...

[ بدون نام ] دوشنبه 27 خرداد‌ماه سال 1392 ساعت 02:18

من به عنوان یک ایرانی از هر طرف که به این انتخابات نگاه میکنم میبینم که این انتخابات پیروزی اصولگرا ها ودولت حاکم بود چرا که اون ها در سازوکار انتخاباتی ای قدرت رو به دیگران واگذار کردند که یک عده ی قلیلی از همون(دیگران) در 4 سال قبل از اون بر طبل تقلب میکوبیدند وفاصله 11 ملیونی ورای 63 درصدی را محصول یک (صحنه آرایی خطرناک)میدونستند اما جالبه همون دولت وسازوکار قادر به تغییر 260 هزار رای و0.7درصد آرا نبود که انتخابات به دور دوم کشیده بشود ودر اونجا اوضاع به نفع خودش تغییر کند!!!/این انتخابات نشون دهنده این بود که مدعیان تقلب دروغگوی واقعی بودند وعامل اصلی همه اتفاقات ناگوار اون ها بودند چون همون ها بودند که تهاجم رو آغاز کردند ودر موضع دفاع نبودند ستمگر بودند وستمدیده نبودند.عدل هم اینه که ستمگر مجازات بشه(ان شاءالله)به امید اجرای عدالت و نابودی ستمگران
در ضمن نمیدونم این زهرا کیه که به پنجاه درصد مردم ایران که مخالف روحانی بودند و به نامزدهایی رأی داده بودند که از لحاظ افکار و اعتقادات در تضاد با روحانی بود نسبت احمق داده
اولین و بزرگترین اصلاح که باید آغاز بشه اینه که ادب و تربیت به اصلاح طلب ها آموخته بشه

شکی در این نیس که این دوره نخواستن تقلب کنن چون نمی تونستن جواب مردم رو بدن
مخلفا عده ی قلیلی هستن؟؟؟؟ کاش زمینه شو فراهم میکردن تا همه بفهمن چند درصد مخالفن!
جواب شما رو زهرا خودشون باید بدن
فکر میکنم شرط ادب باشه که با نام کامنت بزارین دوست من

زهرا دوشنبه 27 خرداد‌ماه سال 1392 ساعت 17:13

به نام خدا
اقا یا خانم مورد نظر اولاً شما خودت کی هستی که در سایه ایستادی من زهرام با نام و نشان. دوماً شمایی که اعتراضات همراه سکوت مردم را در 4 سال پیش با عنوان سطل آشغال آتش زن و ... خطاب کردید دم از ادب و تربیت نزنید. خدارو شکر دولت اصولگرای شما به بداخلاقی و بی تربیتی معروف شد. همه 50 درصدص که به روحانی رای ندادن مورد احترامن. آنچه جمود و تنگ نظری و حماقت خواند شد فکری است که صبح روز شنبه بعد از انتخابات با اس ام اس تقاضا میکرد برا تغییر نتیجه انتخابات حدیث کساء بخوانید. چه کردید با این مردم؟

ممنونم زهرای عزیزم
کسی که خواب است رو میشه بیدار کرد اما کسی که خودش رو بخواب زده نه!!!

خسته از بی اخلاقی دوشنبه 27 خرداد‌ماه سال 1392 ساعت 23:33

اولا :سطل آشغال آتش زدن اتفاقیه که افتاده همه هم میدونن و حرف غیر واقعی نیست
ثانیا نسبت دادن آتش زدن سطل آشغال به کسی که سطل آشغال آتش زده خلاف ادب نیست
ثالثا این که دولت احمدی نژاد (به حق )معروف به بد اخلاقی و بی تربیتی شده مجوز بی تربیت بودن و نزاکت نداشتن شما نیست
رابعا :اگر از احمق خواندن نصف مردم ایران پشیمانید بسیار گام بلندی برای شما اصلاح طلب ها است شاید این روند در ده ها سال آینده منجر به این بشود که اگر مردم یک دولت غیر اصلاحطلب را روی کار آوردند به رأی ملت احترام بگذارید و مانند ما اصولگرایان از سعه صدر بالایی برخوردار شوید و بدون اتهام زدن و بدون خیابان ریختن مانند اصولگرایان به نظر اکثریت تمکین کنید
اما اگر میخواهید ماله بر روی حرف صریحتان بکشید و بگویید منظورتان از (اصلاح طلبی پیروز جمود و تنگ نظری و حماقت شد. )فلان و بهمان است که دیگر جایی برای استدلال و برهان من نمی ماند زیرا فقط کسی که خوابیده را میشود بیدار کرد نه آن که خود را به خواب زده

در جواب گاز اشک آور همه جا آتش روش میکنند تا اثرش را خنثی کنند. شک نکنید کسایی که در تظاهرات های 88 جنبش سبز آشوب راه انداختند نیروهایی خود سر بودند برای آسیب رساندن به این اجتماع و جنبش اینم مطمئنم که میدونید این نیروها از طرف کی بودند و چرا می آمدند.
جواب اصلی کامنت شما به عهده زهرای عزیز است چون خطاب شما به ایشون هست
همه ما از بی اخلاقی و پرده دری خسته ایم اسم با معنایی برای خودتو انتخاب کردید.

زهرا سه‌شنبه 28 خرداد‌ماه سال 1392 ساعت 19:42

به نام خدا
چون به این جمله ایمان دارم« کسی که خود را به خواب زده نمی توان بیدار کرد» حرفی با مخاطب به اصطلاح اصولگرا ندارم. گرچه هنوز نمیدانم به چه اصولی معتقدند. اصول ما راه امام است. شما به هر اصلی علاقه دارید پایبند باشید.

خسته از بی اخلاقی سه‌شنبه 28 خرداد‌ماه سال 1392 ساعت 23:30

اگر جواب منطقی داشتی می زدی
البته کسی که مخالف فکر خودش رو احمق می دونه ولو اینکه مخالفش نصف ملت ایران باشه منطقش منطق زوره با استدلال کاری نداره
کسی که اگه کاندیداش رأی بیاره میگه ما در اکثریتیم و بقیه احمقن اگه کاندیداش رأی نیاره بر علیه اکثریت قیام میکنه و نسبت تقلب به این و اون می ده منطقش منطق زوره نه استدلال و برهان

قطعا اگه منطقی برای گفتن داشتی با فحش دادن به ملت سعی نمی کردی به خواسته ات برسی
به نظر من اولین اصلاح برای اصلاح طلب ها اصلاح ادب و تربیت هوادارانشونه

خسته از بی اخلاقی چهارشنبه 29 خرداد‌ماه سال 1392 ساعت 00:12

قانون انتخابات ریاست جمهوری کسب اکثریت مطلق آرا را ملاک پیروزی نامزدها می‌داند. یعنی نصف به علاوه یک آرا ضروری است. بر این اساس آقای روحانی با کسب ۵۰درصد آرا به انضمام حدود ۲۰۸هزار رای (کمتر از یک درصد)، اکثریت مطلق آرا را کسب نمود. این در حالی بود که اگر کسب ۲۰۸ هزار رای مزبور محقق نمی‌شد قطعاً انتخابات به دور دوم کشیده می‌شد. دقت عمل و امانتداری ستاد برگزاری انتخابات به گونه‌ای بود که باعث شد نظام اسلامی از زبان آقای هاشمی رفسنجانی به عنوان «دموکرات‌ترین حکومت» متصف گردد.

حال که این نحوه عملکرد حقه نظام، باعث چنین اظهارنظرهایی می‌شود این سئوال مطرح است که آیا حکومت اسلامی در گذشته نیز چنین وصفی را دارا بوده است یا خیر؟ و اینکه اگر به جای آقای روحانی، فی‌المثل آقای قالیباف با چنین درصدی، منتخب مردم شریف ایران واقع می‌شد باز هم دموکرات‌ترین انتخابات را داشتیم؟ برای پاسخ به این سئوال به حافظه تاریخی‌مان رجوع می‌کنیم. بله در سال ۸۸ آقای احمدی نژاد با اختلاف حدود ۱۱ میلیون رای به عنوان ریاست جمهوری نائل یافت.
آقای موسوی در آن زمان خود را برتر میدان انتخابات می‌دانست و این همانا به معنای نادیده گرفتن اختلاف ۱۱ میلیونی بود. اعتقاد به تقلب ۱۱ میلیونی از دید خیانت‌بار ایشان، باعث وقوع آن حوادث شد که شد. چه خون‌ها که بر زمین ریخته شد، چه دل‌ها که خونین گردید، چه امیدها که به یاس تبدیل گشت و از همه مصیبت‌بارتر اینکه چه اعتباری از نظام اسلامی که بر باد رفت. دوستان! خود انصاف دهید در حکومتی که تقلب ۱۱ میلیونی اتفاق می‌افتد وصف «متقلب‌ترین»! شایسته‌تر است یا «دموکرات‌ترین» یا شق سوم!
اینکه اگر برنده شوم دموکرات‌ترین و اگر بازنده شوم بدیهی است که متقلب‌ترین! آری قاعده بازی از دید آقایان همین است اگر در مقابل حریف زانو زدند با توهین به انتخابات مردم شریف، بحث تقلب از زبانشان نمی‌افتد و اگر هم پیروز شوند به خیال اینکه مردم گذشته ایشان را فراموش کرده‌اند تعریف و تمجیدهای آنچنانی را بیان می‌دارند. گویی همین چند روز پیش بود، سال ۷۶ را می‌گویم که قبل از انتخابات در نماز جمعه، آقای هاشمی به نحوی از احتمال تقلب سخن گفت. سال ۸۸ نیز که «تقلب» رمز فتنه بود و آن شد که دیدیم و گریستیم. آری مردم چنین عملکردی را فراموش نخواهند کرد همانطور که رفتار نامزدهای اصولگرا را نیز در انتخابات اخیر فراموش نخواهند کرد.

نامزدهای اصولگرا در کمال آرامش به منتخب مردم تبریک گفتند. جماعت حزب‌الله که در برگزاری انتخابات نقش غیرقابل انکاری را داشته‌اند نیز ضمن صیانت از یک درصد رای آقای روحانی، کمترین کنش و بداخلاقی را آنچنان که آن خواص انجام دادند، از خود بروز ندادند. و این چیزی نیست جز شعور بالای سیاسی و دینی این جماعت شریف که در ادوار مختلف مورد اهانت بد اندیشان زمان واقع می‌شوند.

زهرا چهارشنبه 29 خرداد‌ماه سال 1392 ساعت 11:38

به نام خدا
شما درست میگی. شما و دولتتون نمونه اخلاق و راستگویی و صداقت بودید و هستید. تمام خونهایی که در سال 88 و جریانات پس از آن ریخته شد به دست اصلاح طلبان بود، از روح الامینی و دیگران. اصلا کهریزک را خودشان برای متهم کردن حزب الله برپا کردند. رئیس جمهور عزیزمان اقای احمدی نژاد با اخلاق ترین کار ممکنه را در تلویزیون انجام داد که عکس زن یک مرد حدود 70 ساله را نشان دهد و ...
شما درست میگویید حق با شماست. گردن این مردم در زیر گیوتین شما از مو باریکتر است!

خسته از بی اخلاقی چهارشنبه 29 خرداد‌ماه سال 1392 ساعت 14:49

حتماً به یاد دارید که اولین دلیل آماری اثبات تقلب این بود که نتایج اعلام شده توسط وزارت کشور، با خطای ناچیز بر روی یک خط قرار می‌گیرند. آقای کروبی نیز در نامه‌ای به شورای نگه‌بان این مطلب را این‌طور بیان کردند:
«نحوۀ اعلان و نسبت آراء در ۹ یا ۱۰ مرحله از سوی وزارت کشور نشان‌دهندۀ وجود فرمولی مشخص و از پیش‌تعیین‌شده برای آراء نام‌زدهاست.»
هر چند امسال ظاهراً کسی علاقه‌ای به این موضوع نداشت ولی دیدن نمودار آراء شمارش‌شده در مقابل آراء آقای روحانی می‌تواند خاطره آن روزها را زنده کند!
در این دوره هم مثل چهار سال پیش نتایج اعلام شده توسط وزارت کشور، با خطای ناچیز بر روی یک خط قرار گرفت
این آیا نشانه مهندسی ناشیانه آراء است یا فقط چهار سال پیش چنین معنایی می‌داد؟!
تازه دارد مشخص میشود که چه کسی حقیقت را کتمان می کرده چه کسی با زیرپا گذاشتن اخلاق وتهمت زدن به این و آن جوانان پاک و معصومی مثل شما را فریب می داده طوری که یقین به تقلب کرده اید
معنای جهل مرکب را که می دانید ؟
جهل مرکب یعنی این که کسی یقین به خلاف واقع داشته باشد
جهل مرکب یعنی این که کسی به راست بودن حرف دروغ یقین داشته باشد و حرف هیچ مخالفی را نپذیرد

جوانان پاک و معصومی که شما میفرمایید کیا هستن؟!
چرا فکر میکنید عده ای می خوان و میتونن مارو فریب بدن؟!
خوب معنای جهل مرکب رو متوجه شدم...

خسته از بی اخلاقی چهارشنبه 29 خرداد‌ماه سال 1392 ساعت 15:41

آقای هاشمی!می‌دانید چرا کسی سطل آشغال آتش نمی‌زند؟!
مسعود ده نمکی
پیام آقای هاشمی بعد از انتخابات اخیر مبنی بر سلامت کامل انتخابات برای کسانی که چهار سال پش با پیام همسر مکرمه ایشان و همفکرانشان قاعده بازی مردم سالاری را به هم زدند و به جای تبریک به رقیب به آتش افروزی پرداختند شگفت انگیز است.
نه فقط حضرت ایشان بلکه عموم کسانی که پرچم مدارا و تسامح و تساهل و دموکراسی و تحمل مخالف و روشنفکری را مانند چماق بر سر منتقدین خود می کوبند تعریف دوگانه ای از دموکراسی دارند. در منظر این دوستان اگر نامزد پیروز فرد مورد نظر آنها باشد ایران بهترین شکل دموکراسی را دارد و اگر نامزد پیروز رقیب یا مخالف آنها باشد تقلب و مهندسی آرا نام می گیرد.

اساسا این گروه همه چیزشان شبیه هم است در حوزه های فرهنگی و اجتماعی و حوزه اندیشه هم اینگونه رفتار می کنند مثلا در همین سینما اگر فیلم مد نظر آنها بفروشد می گویند مخاطب اندیشمند و فرهیخته ولی اگر فیلم از آن فرد هم فکر آنها نباشد می گویند فیلم عوام پسند است و مردم ساده پسندند.

اگر در مطالب و ابراز نظرشان توهین و فحش باشد می گویند آزادی بیان است ولی اگر جواب بدهی می گویند هوچیگری و نقد ناپذیری.

اگر سوال کنند اسمش آزادی اندیشه است ولی اگر سوال کنی می گویند تفتیش عقاید است.

اگر سطل آشغال آتش و بانک و اتوبوس آتش بزنند اسمش اعتراض مدنی است ولی اگر در برابرشان اعتراض کنی چماقدار و خشونت طلب می نامندت.

در یک کلام حوزه سیاست و فرهنگ و مدیریت فقط باید در انحصار آنها باشد و از منظر آنها مخالف خوب مخالف مرده است.

انگار غربی ها هم این منش را دارند نمی دانم کدام یک از هم آموخته اند. القاعده خوب القاعده ای است که شیعه بکشد القاعده بد القاعده ای است که انسان غربی را بکشد. دیکتاتور خوب دیکتاتوری است که در بحرین شیعه بکشد.

آری این چنین است برادر!

اگر کسانی که در هردوره پیروزی رقیب را به این آسانی می پذیرند و به جای سطل اشغال آتش زدن پیام تبریک برای مخالف خود می فرستند روشنفکر نیستند، توصیه می کنم به این منش خود افتخار کنند ولو اینکه همیشه از نظر اصلاح طلبان و روشنفکر نمایان متهم باشند.

به هر حال امیدوارم مدعیان روشنفکری و دموکراسی آداب برد و باخت را در همه حوزه های فرهنگی و سیاسی یاد بگیرند. و انتخاباتشان مثل جشنواره سینمایی شان نباشد

فرمایشات سایت وزین صراط اون هم به قلم جناب دهنمکی عزیز!!!
ممنون از اطلاع رسانی تون

خسته از بی اخلاقی چهارشنبه 29 خرداد‌ماه سال 1392 ساعت 20:30

باسلام
خطاب به زهرا خانم :
یعنی معذرت خواهی کردن در مقابل احمق خواندن نصف مردم ایران اینقدر سخت است که شما را مجبور به آسمان و ریسمان بافتن کرده؟
مگه من گفتم احمدی نژاد رو قبول دارم که شما می خواهید بی اخلاقی خودتون رو پشت بی اخلاقی احمدی نژاد قایم کنید من صریحا میگویم که نه احمدی نژاد را قبول دارم نه اخلاقش را.اتفاقا در انتخابات به اصولگرای مخالف احمدی نژاد رأی دادم
در ثانی در درگیری خیابانی شکلات پخش نمی کنند هرکس آرامش میخواهد باید از میرحسین و یارانش طلبکار باشد
هرکس حفظ جانش را می خواهد در ایام شلوغ کاری سبزی ها باید در خانه بماد اما انتظار نا به حقی است که کسی بیاید در خیابان سطل زباله آتش بزند آدم بکشد شیشه بانک خورد کند اما انتظار داشته باشد که دولت به او شیرینی تعارف کند اگر شما کشته داده اید هیچ وقت نمی توانید طلبکار باشید چون شروع کننده شما بودید وحکومت مانند تمام حکومت های غربی و دمکراتیک وظیفه داشت از خود و از امنیت ناموس من دفاع کند و اگر اینکار را نمی کرد در جایگاه اتهام بود و میبایست پاسخ گو باشد
اما ما در مقابل کشته شدگانمان ما قطعا طلبکاریم زیرا در مقام دفاع بودیم و آغازگر نبودیم قبل از سال 88 و جنگ خیابانی سبزی ها هیچ وقت نه کشتیم و نه کشته دادیم اگر سبزی ها تن به قانون و اخلاق می دادند باز هم نه حکومت مجبور به دفاع از خود بود (مانند تمام کشورهای غربی و دمکراتیک)و نه شما از ما آدم می کشتیدحکومت مانند تمام حکومت های غربی و دمکراتیک وظیفه دارد هم نظم و آرامش را حفظ کند هم اصل حکومت را
یکی از راه های فرار از گناه انجام شده این است که خیلی طلبکارانه و حق به جانب نه تنها گناه انجام شده را انکار کنید بلکه گناه را به گردن یک بی گناه دیگر بیاندازید وشما در این قضیه ماشالله استاد هستید

بهزاد چهارشنبه 29 خرداد‌ماه سال 1392 ساعت 22:48

چه خبره اینجااااااااااااااااااااااااااااااا؟

سلام. دیر رسیدی ته دیگشم خوردن.

خسته از بی اخلاقی چهارشنبه 29 خرداد‌ماه سال 1392 ساعت 23:15

آشتی کنون

کسی با کسی قهر بود؟؟؟
کی؟
آشتی کنون بدون شیرینی معنی نداره که.

زهرا پنج‌شنبه 30 خرداد‌ماه سال 1392 ساعت 13:51

به نام خدا
سلام خسته از بی اخلاقی
شما که 8 سال رییس جمهور محبوبتون روی کار بود اگر از بی اخلاقی خسته باشید پس کسانی که خصوصا در 4 سال گذشته به جرم رای دادن به موسوی فتنه گر، دشمن، اراذل و اوباش و نظایر آن خوانده شدند چه بگویند. از نظر من بهترین خاصیت این انتخابات این است که جریان فتنه ای که ساخته و پرداخته ذهن خلاق بعضی برای حاکمیت بود بر باد رفت. به امید ایران و ایرانیانی با فرهنگ.

ببخشید زهرا جان مثل اینکه خس و خاشاک و میکروب رو فراموش فرمودید!

خسته از بی اخلاقی پنج‌شنبه 30 خرداد‌ماه سال 1392 ساعت 14:57

خیلی جالبه فقط حرف خودتونو می زنید اصلا کاری به جواب دادن منطقی به گفتار طرف مقابل هم ندارید