ایران دخت
ایران دخت

ایران دخت

برای حسین دریاپور و زنان آزاد، مردان بیدار

برای مردانی که بیدار نمی شوند و زنان را آزاد نمی خواهند  

 

نگاهت داشتند

به پشت برگرداندنت

پاهایت را باز کردند

و تمام بدنت را کشتند

همه جا را

حتی لای موها،حتی لای پاها

سپس بر صورتت اخم کردند

و آزادت کردند

 

این بار هم نتوانستند

فریاد مخفی شده در گلویت را پیدا کنند.

رحمان سهندی

قهوه تلخ!

درباریان : بفرمائید، خوش آمدید قربان، . قدم رنجه فرمودید ..... ای همه قربانتان ای کاش امشب را هم میماندید، .... چقدر این روزهای خوش زود به پایان رسید، آقایان بگریید .......

آقا محمد خان : ما باید گریه کنیم به حالِ این مُلک، ما که از همه چیز و همه کس دل بریدیم، شما هم به هیچکس دل نبندید. بترسید، از مالی که به زور ستانده شود، بترسید، از خونی که به ناحق ریخته شود، بترسید، از آهی که از ته دل کشیده شود، خداوند این سرزمین را از ظلم و ستم و جهل و فریبکاری و خرافات محفوظ بدارد ........

______________________________________________

دیالوگی ماندگار از سریال قهوه تلخ
کارگردان : مهران مدیری
نویسنده ها : امیر مهدی ژوله - خشایار الوند 

 


نبایستی بیاندیشید.....

و می اندیشید 

که نبایستی بگوید هیچ 

بسکه بیشرمانه و پست است این تزویر. 

چشم را باید ببندد تا نبینتد هیچ 

بسکه زشت و نفرت انگیز است این تصویر. 

......................................................................... 

هزار دستان

چه روزگار سیاهی که آدم از آدم میترسه ، حقیقتا چه نخبگانند این جانیان، کز هوای مایه ی زندگی مرگِ بی صدا میسازند . اینان از آن دسته کیمیاگرانند که طلا مس میکنند .

(جمشید مشایخی . هزاردستان . کاری از علی حاتمی)