ایران دخت
ایران دخت

ایران دخت

"انسان کوک شده"

دست هایش را کوک کرده بودند
تا ماشه ها را بچکاند
پاهایش را کوک کرده بودند
... تا به هر سویی قدم بردارد
در میدان های جنگ شلیک ها کرد
حماسه ها آفرید
در واپسین نبردها
به سوی امتدادی که مرز نام داشت,قدم ها برداشت
پاهای کوکی اش بروی مین ها رفتند
دست های کوکی اش دیگر بر ماشه ها حاکم نبودند
به سوی کسانی که دستور میدادند
فریاد زد
اما فهمید لب هایش نیز کوکی هستند
کوک شده بودند
که همیشه سکوت کنند

"علی رسولی"

راستی چند روز مانده به عید؟؟؟

آخرین هفته ی زمستان است
همه چشم انتظار چهره ی عید
پر شده شهر از هوای بهار
عطر گل های سرخ و سبز و سپید

... در خیابان و کوچه و بازار
دست در دست مادر و پدرند
کودکان با نشاط آمده اند
تا لباس قشنگ و نو بخرند

ادامه مطلب ...

حسین پناهی

پیرمرد همسایه آلزایمر دارد ... 

دیروز زیادی شلوغش کرده بودند 

او فقط فراموش کرده بوداز خواب بیدار شود ...! 

------------------------------ 

کهکشانها کو زمینم؟
زمین کو وطنم؟
وطن کو خانه ام؟
خانه کو مادرم؟
مادر کو کبوترانم؟
من گم شدم در تو یا تو گم شدی در من ، ای زمان؟ 

------------------------------- 

درختان می گویند بهار
پرندگان می گویند ، لانه
سنگ ها می گویند صبر
و خاک ها می گویند مصاحب
و انسان ها می گویند «خوشبختی»
امّا همه ی ما در یک چیز شبیهیم ،
در طلب نور !
ما نه درختیم
و نه خاک .
پس خوشبختی را با علم به همه ی ضعف هامان در تشخیص ،
باید در حریم خودمان جستجو کنیم .

    

گزارش رسمی!!!

بر اساس گزارش رسمی ؛ زندگی خوب و شاد و آرام است
نهراسید گوسفند عزیز! گرگ هم مثل بره ها رام است
 
بر اساس گزارش رسمی ؛ بهترین سال ، سال جاری بود
پر تحرک ، پر از نشاط و شتاب ، مثل خرکیف و خرسواری بود

ادامه مطلب ...

نیمکت

 

نیمکت های دنیا را بد چیده اند
اگر تو روی نیمکتی
این سوی دنیا
تنها نشسته ای
و همه ی آنچه نداری کسی ست
آن سوی دنیا
روی نیمکتی دیگر
کسی نشسته است
که همه ی آنچه ندارد
تویی

نیمکت های دنیا را بد چیده اند ...
 

پست شده توسط مریم