ایران دخت
ایران دخت

ایران دخت

قلم، حقیقت مطلق است

ن وَ الْقَلَمِ وَ مَا یَسْطُرُونَ(نون، سوگند به قلم و آنچه مى‏نویسند)-(قران کریم- سوره القلم/آیه 1)
 
قلم توتم من است(دکتر علی شریعتی)
 
" بیست و هفتم رجب امسال(91) روز بعثت نبی اکرم اسلام(ص) وبیست ونهم خرداد سالروز عروج معلم بزرگ شریعتی است. این تقارن را به فال نیک می­گیریم. گرامی­داشت هر دو مناسبت در گرو پاسداری از مقام و حرمت قلم است. به همین مناسبت مقاله ذیل تقدیم پیروان نبی اکرم(ص) و دوستداران شریعتی می­گردد"
 
 
1-     بعثت، آغازین ندای اسلام است برای ارزش نهادن به کرامت انسان، آنهم بواسطه خواندن و نوشتن و ابزار آن "قلم"
  بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیم
اقْرَأْ بِاسْمِ رَبِّکَ الَّذِى خَلَقَ(بخوان به نام پروردگارت که آفرید)
 خَلَقَ الْانسَانَ مِنْ عَلَقٍ(انسان را از عَلَق آفرید)
 اقْرَأْ وَ رَبُّکَ الْأَکْرَمُ(بخوان، و پروردگار تو کریمترین [کریمان‏] است.)
 الَّذِى عَلَّمَ بِالْقَلَمِ(همان کس که به وسیله قلم آموخت)
 عَلَّمَ الْانسَانَ مَا لَمْ یَعْلَمْ(- آنچه را که انسان نمى‏دانست [بتدریج به او] آموخت)
2-       قلم یک حقیقت مطلق است، حقیقتی که ارزش سوگند خوردن دارد. سوگند در کلام بشری و در کلام خداوند به­طریق اولی فقط به پدیده هایی است که ارزشمند است.قسم یا سوگند برای تاکید بر یک امر مهم است ومورد سوگند باید ارزشی والا داشته باشد تا بتواند ملاکی برای درستی و تاکید باشد.سوگند که در طول تاریخ بشری و در میان همه ملتها جایگاه خاص داشته است.
علامه طباطبایی در المیزان ج4 ص225"همانطور که اهل ادب گفته­اند، قسم در کلام بالاترین مراتب تاکید را می­رساند" . طبرسی در مجمع البیان ج9ص 225 "قسم عبارت است از قسمتی از کلام که بواسطه آن خبر تاکید می­شود به­ نحویکه ان را بصورت حق و درست جلوه داده و از خلاف مبرا می­سازد"
        سوگند به قلم و آنچه می­نویسند(والقلم وما یسطرون) در کنار سایر سوگندهای قرانی نظیر: سوگند به خداوند متعال(تاالله لقد ارسلنا)، سوگند به فرشتگان(والمرسلات عرفا)، سوگند به شخص پیامبر(لعمرک انهم لفی سکرتهم یعهمون)، سوگند به قران      ( والقران الحکیم-والقران المجید)،سوگند به قیامت(والیوم الموعود) سوگند به نفس انسانی(و نفس و ما سواها) سوگند به وجدان انسان(ولا اقسم باالنفس اللوامه) سوگند به پدر و مادر(و والد و ما ولد) سوگند به آسمان و آنچه که در آن است،خورشید و نور آن،سپیده صبح،چاشتگاه،روز،غروب آفتاب،شب،ستارگان و....... برای قلم جایگاهی رفیع در کنار همه پدیده­های بزرگ هستی قرار می­دهد. (توصیف بیشتر : کتاب "سوگندهای قران"– ابوالقاسم رزاقی-انتشارات توحید- قم)
3-     مرحوم دکتر علی شریعتی که رهرو صادق پیامبر مبعوث است ،آنقدر برای قلم ارزش قائل است که آنرا "توتم" خود می داند.
" قلم توتم من است ، توتم ماست ، به قلمم سوگند ، به خون سیاهی که از حلقومش می چکد سوگند ، به رشحه ی خونی که از زبانش می تراود سوگند ، به ضجه های دردی که از سینه اش بر می آید سوگند که توتم مقدسم را نمی فروشم ، نمی کشم ، گوشت و خونش را نمی خورم ، به دست زورش تسلیم نمی کنم ، به کیسه زرش نمی بخشم ، به سر انگشت تزویرش نمی سپارم دستم را قلم می کنم و قلمم را از دست نمی گذارم ، چشم هایم را کور می کنم ، گوشهایم را کر می کنم ، پاهایم را می شکنم ، انگشتم را بند بند می برم ، سینه ام را می شکافم ، قلبم را می کشم ، حتی زبانم را می برم و لبم را می دوزم....اما قلمم را به بیگانه نمی دهم به جان او سوگند که جان را فدیه اش می کنم ، اسماعیلم را قربانیش می کنم ، به خون سیاه او سوگند که در غدیر خون سرخم غوطه می خورم ، به فرمان او ، هر جا مرا بخواند ، هر جا مرا براند، در طاعتش درنگ نمی کنم.قلم توتم من است ، امانت روح القدس من است ، ودیعه مریم پاک من است ، صلیب مقدس من است ، در وفای او ، اسیر قیصر نمی شوم ، زرخرید یهود نمی شوم ، تسلیم فریسان نمی شوم. بگذار بر قامت بلند و راستین و استوار قلمم به صلیبم کشند، به چهار میخم کوبند ، تا او که استوانه حیاتم بوده است ، صلیب مرگم شود ، شاهد رسالتم گردد، گواه شهادتم باشد تا خدا ببیند که به نامجویی، بر قلمم بالا نرفته ا م، تا خلق بداند که به کامجویی بر سفره گوشت حرام توتمم ننشسته ام، تا زر بداند و زور بداند و تزویر بداند، که امانت خدا را فرعونیان نمی توانند از من گرفت، ودیعه عشق را قارونیان نمی توانند از من خرید و یادگار رسالت را بلعمیان نمی توانند از من ربود. . . هر کسی را ، هر قبیله ای را توتمی است ؛ توتم من ، توتم قبیله من، قلم است. قلم زبان خدا است، قلم امانت آدم است، قلم ودیعه عشق است، هر کسی توتمی دارد و قلم توتم من است و قلم توتم ما است."  (گزیده ای از مقاله توتم پرستی –شریعتی)
4-     مفهوم توتم و توتم پرستی:
توتِم‌ها، اجسامی نمادین هستند که در اقوام بومی بیشتر قاره‌ها کاربردهای آیینی دارند. توتم معمولاً به عنوان یادمانی از نیاکان یک ایل یا طایفه عمل می‌کند و افراد طایفه، توتم را دارای نیرویی برای حمایت و حفاظت از طایفه می‌دانند.
 توتِم‌باوَری شامل دو قانون و تابو مهم است :حیوان توتم را نباید کشت و با افرادی از جنس مخالف و از توتم مشترک نباید روابط جنسی برقرار کرد . توتم‌پرستی (به انگلیسی: totemism) اشاره دارد به نظامی از اعتقادها و اعمالی که مفاهیم مربوط به «رابطه‌ای عرفی یا عبادی» بین اعضای یک گروه اجتماعی (معمولاً گروه هم‌تبار) و اجای دسته‌ای از اشیاء (معمولاً گونه‌ای حیوان یا گیاه) را تجسم می‌بخشد.
 توتمیسم تکامل خاصی است از رابطه ی کلی تر میان انسان و گونه‌های طبیعی. توتمیسم بخشی از یک نظام ساختاری است که نه تنها رابطه‌ی انسان‌ها را با یکدیگر بلکه رابطه‌ی آدمی را با محیط او نیز سازمان می‌دهد. تصدیق این رابطه ممکن است شکل‌های مختلف به خود بگیرد. غالباً به این صورت‌ها بیان می‌شود:
- دستورات مربوط به حرمت و احترام، یعنی تابوها مانند منع کشتن یا خوردن هر نوع حیوانی از گونه ی مورد نظر (و یا دست زدن به هر نوع گیاهی از گونه ی مورد احترام)
- اعتقادهای خویشاوندی، مبنی بر این که گروه انسانی اخلاف نیای افسانه‌ای توتمی اند، و یا این که آنها و اعضای گونه‌های طبیعی با هم برادرند.
 جلوه‌های دیگر این رابطه عبارتند از: استفاده از توتم به صورت نماد گروهی؛ اعتقاد به این که توتم حامی اعضای گروه‌است. اعتراف به داشتن تعهدی برای انجام «مناسک اضافی» که سبب می‌شود که گونه ی توتم تکثیر گردد.( بر گرفته از سایت ویکی پدیا ) 
(ابوالفضل قیامی- 27/3 91 – قم)
نظرات 2 + ارسال نظر
الف(همون چند نقطه سابق) دوشنبه 29 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 21:08 http://www.alefsweb.blogsky.com

قلم توتم من است .واقعا قلم توتمش بود .
...........
در این که شریعتی بزرگ بود وهست و خواهد ماند شکی نیست کتابهایش را خواندم (چندتایش نه همه ) هر روز دست کم یک ای میل دارم بااین عنوان جملات نغز از علی شریعتی . جملات را می خوانم لذت می برم اما این هجوم این تب این مد را نمی فهمم .حرف خوب همیشه خوب است تاریخ انقضا ندارد حرف هایش. اما دلیل این تب را نمی فهمم .
خیلی بوی خوشی از این شریعتی پرستی به مشامم نمی رسد .احساس می کنم مثل قضیه کوروش و داریوشه .برای مخالفت با اسلام و عرب و ... شریعتی روشنفکر بود یک روشنفکر مسلمان اما دارای مشکلاتی با عالمان دینی بود (لفظی که خودش بهش معتقد بود ) ......یا شاید هم ذهن متوهمی دارم و اشتباه فکر می کنم .
بااین حال جالب بود .

حرفاتو قبول دارم.پیچیدن های جدید به شریعتی و جملات و حرفاش خیلی اتفاق عادی ای نیست.
ممنون از حضورت

شوهرجان سه‌شنبه 30 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 08:55 http://pws.blogsky.com

مرسی. عالی بود. باز هم میام

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد